چگونه با اين همه طول مدت زنده است؟
گفتيد: چگونه با اين همه طول مدت زنده است؟
جواب: اين معارضه با قدرت خداست، قدرت خدا که مانند قدرت بشري نيست. اين اشکال را از کساني جواب مي گوئيم که قائل به خدا و قدرت وي هستند و اما از کساني که منکر خدايند نوبت بحث با ايشان به اين جا نمي رسد. بنابراين مي گوئيم:
اگر در قدرت خدا حرف داريد قدرت خداوند بر بيش از اينها تعلق گرفته و مي گيرد. اصحاب کهف را سيصد سال به خواب کرده و بعد زنده کرد. ابراهيم عليه السلام را در آتش افکندند و نسوخت. چوب خشک را بر دست موسي عليه السلام اژدها کرد. مرده هائي را زنده کرد. از ميان کوه ماده شتر بيرون آورد. و غير اينها که در قرآن ثابت شده.
و اگر در خصوص طول حيات و تعلق قدرت خا به وي حرف داريد، آن هم که نوح دو هزار سال عمر کرد و عوج بن عناق را شما مي گوئيد فرزند دختر آدم بود و در ايام طوفان زنده بود، پس سه هزار سال عمر کرده و حيات عيسي و خضر را هم قائليد با اينکه پيش از اسلام بوده اند و عمر خضر تا کنون بيش از سه هزار سال است. به حيات دجال نيز قائليد و چقدر احاديث درباره ي او نقل کرده ايد با اينکه کافر خبيثي است، خداوند اين همه طول مدت از او نگهداري نکند؛ بسيار عجيب است؟!!
و اگر در تعلق اراده خدا به نصوص اين غيبت حرف داريد، آنهم چه مانعي دارد؟ بعد از آنکه به أدله ي گذشته از حکمت حق و علتهي غيبت و وجود نص از پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم و ائمه ي طاهرين عليهم السلام و ثابت شدن تولد او، وجود او ثابت شد، چه محذوري است که اراده ي خداوند به چنين غيبت طولاني با آن حکمت ها و فوائد تعلق بگيرد؟ پس او را نگهداري کند و از وي پذيرائي کند. به علاوه اموري که راجع به آن حضرت است همه اش بر سبيل اعجاز است، تولدش بر سبيل اعجاز بود، زيرا که حملش مخفي بود
[ صفحه 106]
و هيچکس نفهميد چنان که گذشت، ظهور و قيامش نيز بر سبيل اعجاز و خارق العاده است چنانکه بيايد و همين جا نيز در جواب اشکال آخر اشاره مي شود. پس چه مانعي دارد که غيبت و طول حياتش نيز بر سبيل اعجاز و خارق عادت باشد؟