توقيع اين است
احمد بن حسن بن ابي صالح خجندي مدتي در جستجو و طلب برآمد و در شهرها گردش مي کرد و جديت و اصرار داشت که به ملاقات آن حضرت مشرف
[ صفحه 100]
شود، عاقبت نامه اي نوشت به آن حضرت بوسيله شيخ ابو القاسم حسين بن روح، مضمون نامه اينکه:
دل من شيفته ي جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب مي کوشم، تمنا دارم جوابي مرحمت فرمائيد که قلب من ساکن شود و دستوري در اين باره فرمائيد.
در جواب چنين توقيع فرمود:
«من بحث فقد طلب و من طلب فقد ذل و من ذل فقد أشاط و من أشاط فقد أشرک». [1] .
هر کس بحث کند به طلب افتد و هر کس طلب کند به ذلت افتد و هر کس به ذلت افتد به غضب دچار شود يا به مهلکه افتد و هر کس غضب کند پس شرک آورده. [2] .
چون اين جواب آمد قلب او ساکن شد و دست از طلب کشيد و به وطن خود باز گشت.
[ صفحه 101]
پاورقي
[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 315:4 ح 1331، غيبت طوسي: ص 323 ح 271، کمال الدين: 509:2 ب 45 ح 39، بحار: 340:51 ب 15 ح 196:53-67 ب 31 ح 22.
[2] متن توقيع شريف که مرحوم مولف (ره) آورده است مطابق با نقل شيخ طوسي (ره) در غيبت است ولي در کتابهاي کمال الدين و بحارالانوار به جاي لفظ «ذل» آمده است و بنابراين نقل ترجمه ي توقيع شريف چنين است:
«هر کسي در خصوص من جستجو و تجسس کند مرا مي طلبد و هر کس مرا بيابد به ديگران بنمايد و هر کس مرا به ديگران بنمايد مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد مشرک گردد.».