بازگشت

و اما فوائد خاصه که اختصاص به شيعيان دارد


اما آن قسم نوعيش آن است که نوع شيعه مورد توجه آن حضرت است و از ايشان مخفيانه حمايت مي کند و دفع شر أشرار و کيد کفار و فجار مي نمايد، به طوري سري و غير مستقيم که هيچکس متوجه نمي شود نقشه هاي ظالمان را بر هم مي زند، تدبيرات خائنان را درهم مي شکند.

چنانچه خود آن حضرت در توقيعي که براي شيخ مفيد رحمه الله صادر فرمود، به اين جهت اشاره فرموده:

ما اگر چه جايگزين شده ايم در مکاني که دور از مساکن ظالمين باشيم بر حسب آنچه خداوند براي ما و شيعيان ما صلاح در اين ديده تا مادامي که دولت دنيا براي فاسقين باشد، ليکن مع الوصف علم ما به احوال شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما از ما مخفي نيست... ما اهمال نمي کنيم در مراعات شما و نه فراموش مي کنيم ياد شما را و اگر نه اين بود بلاها و شدائد بر شما نازل مي شد و دشمنان شما را درهم مي شکستند.



[ صفحه 92]



نابود مي کردند پس بپرهيزيد خداي جل جلاله را و ما را ياري و کمک کنيد بر دستگيري خودتان. [1] .

(يعني کاري نکنيد که نزد خدا نتوانيم از شما دستگيري کنيم و شما را سزاوار آن ببينيم که به خود واگذاريم).

و اما فوائد خصوصي که عائد بعضي از افراد به خصوص مي شود يا با سبب است؛ يعني در اثر توسل و يا بدون سبب بلکه عنايت خاصي است که از خود آن حضرت مي شود از جهت مصالحي که منظور مي کند و آنها اموري است:

اول: دستگيري از درماندگان. دوم: دادرسي بينوايان. سوم: رهنمائي راه گم کردگان. چهارم: نجات دادن غرق شدگان.

پنجم: شفا دادن مريضي به اذن خدا بر سبيل اعجاز. ششم: وسيله سازي بر اداي قرض. هفتم: رفع گرفتاري و عسرتها.

هشتم: نجات دادن از زندان. نهم: نجات دادن از دشمن و از مهالک و امثال ذلک. دهم: بشرف ملاقات او نائل شدن.

و آن اموري را گاهي بوسيله اعوان خود انجام مي دهد و گاهي به دست خود. آنهم نوعا و غالبا به نحوي نهاني و گاه هم نحو عياني که خود را ظاهر سازد در حين انجام اين هم باز نوعا غالبا به نحو ناشناس به طوري که بعد مي فهمند آن حضرت بوده و بسيار کم اتفاق افتد که او را بشناسند و اين امور را ممکن است گاهي براي دشمن خود يا ظالم و ستمگري نيز انجام دهد از جهت مصلحت، مثل اينکه اسباب هدايت او شود يا سبب تخفيف ظلم او شود بر دوستانش.

اما ملاقات آن حضرت در اثر توسل به نحو ناشناس بسيار است و با شناسائي بسيار کم. و کم شنيده شده که آن حضرت خود را معرفي کند، اشخاصي که به خدمت آن حضرت رسيده اند بسيارند، به کتب مبسوطه مراجعه شود.

و معلوم است که اشخاصي که به خدمت رسيده اند منحصر به همانها که ياد داشت



[ صفحه 93]



کرده اند نيست، زيرا که هر کس به اين فيض رسيده خود را معرفي نکرده و داعي بر اظهار نداشته يا اگر معرفي کرده و جمعي هم مطلع شده اند به نويسندگان نرسيده که نام او و قصه ي او را درج کنند.


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 460:4 ح 1420، احتجاج طبرسي: 497:2.