علت و سبب غيبت چيست و چرا از ابتداي ولادت يا امامت غائب باشد
گفتيد: علت و سبب غيبت چيست و چرا از ابتداي ولادت يا امامت غائب باشد و اگر علت غيبت تقيه و خوف است، سه اشکال ديگر ميزايد؟
جواب: اولا: علت اصلي همان اراده و مشيت حق تعالي است که پيش از وجود او براي او چنين پيش ديد پيش بيني کرده همچنانکه براي هر پيغمبر و هر وصي پيغمبري طوري مخصوص در ولادتش و در دوران زندگيش و در روش و رفتارش قرار داده. ابراهيم به نحوي و موسي به نحوي و عيسي به نحوي و پيغمبر خاتم صلي الله عليه و اله و سلم، به نحوي، البته هر کدام به نحوي که حکمت اقتضاء کرده، پس سوال از علت اراده خدا بيجا و بي مورد است.
«يفعل الله ما يشاء و لا يفعل ما يشاء غيره - (لا يسئل عما يفعل و هم يسئلون)». [1] .
[ صفحه 72]
خدا آنچه بخواهد مي کند و آنچه غير او بخواهد نمي کند، (او سوال نمي شود از آنچه مي کند و مردم سوال مي شوند)».
و اگر راه سوال در اينگونه امور باز باشد سوال را حد و حصري نخواهد بود، مانند آنکه چرا پيغمبران يکصد و بيست و چهار هزار باشند؟ چرا عمر فلان پيغمبر کم و عمر نوح آنقدر زياد؟ چرا قرآن يک مرتبه نازل نشد؟ چرا با تفسير نازل نشد تا محتاج به تفسير و اين همه اختلاف مفسرين نباشد؟ چرا خود پيغمبر جمع آوري نفرمود؟ و غير ذلک که براي هر چيز مي توان راه سوال از علت باز کرد.
بلي سوال از حکمت مانعي ندارد، اما جواب هم لازم ندارد، زيرا که وجه حکمت لازم نيست که بر همه معلوم باشد.
«و ما کان الله ليطلعکم علي الغيب» [2] .
«چنين نيست که خداوند شما را بر غيب مطلع سازد».
و ثانيا علت و سبب ظاهري براي غيبت هست و منحصر در تقيه و خوف نيست تا آن سه اشکال لازم آيد. آري در طي اخبار يکي از علل را خوف شمرده اند، خصم مغرض همان را مستمسک کرده و به خيال خود اشکال بزرگي به دست آورده، با اينکه بالفرض اگر علت منحصر به خوف هم باشد هيچ اشکال لازم نمي آيد.
اينک علتهائي که در اخبار ذکر شده به تمامه ذکر مي شود، اگر چه اينها هم اشاره، به بعضي از علل و حکمتهاي او است و بنابر حديثي که گذشت از حضرت صادق عليه السلام، وجه حکمت و علت آن به طور کامل معلوم و مکشوف نمي شود مگر بعد از ظهور.
پاورقي
[1] انبياء: 23.
[2] آل عمران: 179.