بازگشت

فضيلت مردن به حال استقامت و انتظار


حضرت باقر عليه السلام فرمود:

«هر مومني شهيد است و اگر در رختخواب خود بميرد شهيد است و او مانند کسي



[ صفحه 461]



است که در عسکر قائم عليه السلام مرده باشد.

سپس فرمود:

آيا مي شود که نفس خود را حبس کند بر خدا و بعد هم داخل بهشت نشود؟». [1] .

و نيز به فضيل بن يسار فرمود:

«کسي که بميرد و براي او امامي نباشد، مرده است مردن جاهليت و کسي که بميرد و او عارف به امام خود باشد او را ضرري ندارد که اين امر (فرج) پيش افتد يا عقب افتد، و کسي که بميرد و عارف به امام خود باشد مانند کسي است که با قائم عليه السلام در خيمه ي او باشد». [2] .

حضرت صادق عليه السلام نيز به فضيل بن يسار فرمود:

«اي فضيل امام خود را بشناس، زيرا که تو اگر امام خود را شناختي ضرر ندارد که آن که صاحب اين امر قيام کند، به منزله ي کسي که در عسکر او نشسته باشد خواهد بود، بلکه به منزله ي کسي که در زير لواي او باشد». [3] .

و نيز آن حضرت به مفضل فرمود:

«هر کس بميرد و منتظر اين امر باشد خواهد بود مانند آنکه با قائم عليه السلام در خيمه ي او است، نه بلکه مانند کسي است که با شمشير خود در پيش روي پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم بجنگد». [4] .

و نيز فرمود:

«اگر شما به آنچه ما وصيت کرديم شما را؛ رفتار کنيد و از آن تجاوز نکنيد، پس بميرد يکي از شما پيش از آنکه قائم ما خروج کند شهيد خواهد بود و اگر درک کند او را و کشته شود در رکاب او، براي او اجري دو شهيد خواهد بود و کسي که دشمني را بکشد در پيش روي او براي او اجر بيست شهيد خواهد بود». [5] .

و نيز از آن حضرت سوال شد: چه مي فرمائي درباره ي کسي که بر اين امر بميرد در



[ صفحه 462]



حال انتظار؟ فرمود:

«او به منزله ي کسي است که در خيمه ي آن حضرت با او باشد، پس اندکي سکوت کرد، سپس فرمود: او مانند کسي است که با پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم بوده». [6] .

و نيز فرمود:

«براي ما دولتي است که خداوند هر وقت که بخواهد او را خواهد آورد، سپس فرمود: هر کس دوست دارد که از اصحاب قائم عليه السلام باشد پس منتظر باشد و عمل کند به ورع و محاسن اخلاق در حالي که منتظر است، پس اگر بميرد و قائم عليه السلام بعد از او قيام کند خواهد بود براي او از اجر، مانند کسي که او را درک کرده باشد پس جديت و کوشش کنيد و منتظر باشيد، گوارا باد شما را اي جماعت مرحومه». [7] .


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 218:3 ح 740، امالي طوسي: ص 676 مجلسي 37 ح 51:1426، بحار: 52: 145-144 ب 22 ح 64.

[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 344:3 ح 889- 52:5 ح 1447، بحار: 126:27 ب 4 ح 142:52-116 ب 22 ح 56.

[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 231:5 ح 1655، غيبت نعماني: ص 229، غيبت طوسي: ص 459 ف 7 ح 472، بحار: 131:52 ب 22 ح 30 - ص 141 ب 22 ح 52.

[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 402:3 ح 958، کمال الدين: 338:2 ب 33 ح 11، بحار: 146:52 ب 22 ح 69.

[5] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 217:3 ح 739، امالي طوسي: ص 232 مجلس 9 ح 2:410، بحار: 52: 123-122 ب 22 ح 5.

[6] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 403:3 ذيل ح 958- 52:5 ح 1474، بحار: 125:52 ب 22 ح 14 - ص 126 ح 18، اثباة الهداة: 471:3 ب 32 ف 5 ح 143.

[7] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 417:3 ح 970، غيبت نعماني: ص 134-133، بحار: 140:52 ب 22 ح 50.