بازگشت

در وظايف و تکاليف ايام غيبت و ظهور


اين باب در بيان دو نوع وظيفه است: يکي وظيفه ي هر فرد در زمان غيبت، و ديگر وظيفه در وقت ظهور.

اما نوع اول: پس مقصود از وي تمام وظائف شرعيه نيست، زيرا که حال آنها از کتب فقيهه معلوم است و تفصيل آن به تمامه مستلزم نوشتن يک دوره فقه است.

- اجمالا معلوم است که زمان غيبت با زمان حضور از جهت تکاليف فرق نمي کند و آنچه که صاحب اين امر زماني مفقود خواهد شد، پس در آن وقت چه بايد کرد؟

فرمود: «متمسک شويد به امر اول که بر او بوديد تا اينکه ظاهر شود براي شما».

و نيز فرمود: «تمسک کنيد به آنچه در دست شما است تا امر روشن شود».

و نيز فرمود: «فتره اي واقع خواهد شد که دسترسي به علم نداشته باشيد. گفتند: پس چه کنيم در آن وقت؟ فرمود: بر همانچه الآن هستيد باشيد تا ستاره ي شما طلوع کند»-. [1] .

بلکه مقصود آن وظيفه اي است که غيبت موجب آن شده و يا مقدمات آن را فراهم کرده که اگر غيبت نبود اين امور نبود تا در مقابل آن وظيفه و حکمي مقرر شود و مجموع وظائف مقرره اين است:

ثبات و استقامت در حفظ ايمان و عقيده، و صبر و تحمل بر شدائد و بر شماتت



[ صفحه 450]



دشمنان، و زجر سلاطين و کيد شياطين، و اعمال تقيه از صاحبان قدرت، و حذر از دخول در فتنه و سعي در آن و استعمال صمت و سکوت و اعتزال با عدم قدرت و بسط يد از مفسدين و اهل ضلال، و پرهيز از اهل بدعت و صاحبان داعيه و رايت، و ترک قيام و نهضت بداعي غالب شدن بر ملک و دولت، و انتظار فرج کشيدن و دعا بر تعجيل فرج کردن، و ترک استعجال.

و عمده ي همه ي اينها حفظ ايمان است که به زبان آسان ولي در عصر غيبت بخصوص در آخر الزمان بسيار دشوار و گران است، زيرا که از طرفي حيرت است چنانکه پيغمبرصلي الله عليه و اله و سلم و ائمه عليهم السلام از وي به حيرت تعبير فرمودند: يعني زمان تحير. از آن جهت که آراء و عقايد بسيار و دعوت کنندگان از هر سو بي شمار و پرچمهاي فرقه هاي ضاله مضله براي دعوت و تبليغ و آشکار از هر گوشه سري برون آيد و از هر سري صدائي در آيد و از هر نائي، نوائي به گوش رسد واز هر بابي، بهائي بزايد و از هر صوفي شيخي درآيد.

و از طرف ديگر فسق و فجور و فجايع آزاد و رغبت نفس به فساد بيشتر است از رغبت به مجاهدت و جهاد، و از طرفي آزار مخالفين و طعن معاندين و ملامت حاسدين، و از طرفي ميل دنيا و مال به اهل فساد و ضلال و فقر و پريشاني به اهل دين و طالب حلال، و از طرفي توجه سلاطين و امراء به اهل فجور و اغنيا و اعراض از اهل حق و فقراء، با اين وصف چگونه مي شود استقامت ورزيد و چگونه نگهداري دين مانند نگهداري اخگر آتش در دست نباشد؟

آري بسيار مشکل است «الا من رحمه الله و الا من عصمه الله، نسئل الله الرحمة و العصمة» ان شاء الله.

راه ثبات عقيده و حفظ ايمان و نگهداري نفس از عصيان و طغيان و از فتن و شرور اهل زمان منحصر است به عمل کردن به همان وظائف، و ديگر تامل کردن در چند امر



[ صفحه 451]



که موجب تسليت خاطر و تسکين قلب مي شود:

1- تامل در وعده هاي خدا و رسول و ائمه عليهم السلام که وعده ي ايشان خلف ندارد، اگر نماند از دنيا مگر يک روز، بايد در همان يک روز وعده ظاهر شو. [2] .

2- تامل در امتحان و وجوه امتحان که خداوند همواره اين بشر را در هر عصر و زمان بايد به انحاء مختلفه امتحان کند، خاصه در اين امت که به هر چه اعصار گذشته بخصوص بني اسرائيل امتحان شده اند اين امت بايد امتحان شوند، حتي اينکه پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم فرمود:

«اگر در بني اسرائيل شخصي در سوراخ حيواني رفته باشد در اين امت مثل او خواهد شد». [3] .

3- تامل در اينکه باطل را مانند حق دولتي است و دولتش را مدتي است، پس بايد مدتش را طي کند و هر صنفي به دولت و حکومت رسد تا باطل همه ظاهر شود، و عدم لياقت و قابليت زمامداري براي غير معصوم روشن شود و معلم گردد که از غير معصوم جز تعدي و ظلم و مکر و خيانت و خدعه و فحشاء و منکر بروز نکند، و ديگر چون دولت دولت باطل است و مدت مدت جولان باطل است؛ البته در مدت باطل و در دولت باطل جز اين نبايد متوقع شد که اهل باطل به رياست رسند و اهل حق مظلوم و مقهور گردند و اهل باطل مرفه حال و آسوده بال و خوش احوال و اهل حق از هر خيري محروم باشند.

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«خود را به شرق زنيد يا به غرب در دولت باطل براي شما نيست مگر قوت». [4] .

و فرمود: «دو، دولت است: دولت حق و دولت باطل و هر کدام از اهل حق و باطل در دولت ديگري ضعيف است». [5] .

4- تامل در خبرها و پيشگوئي هاي ائمه عليهم السلام از هر گونه فتنه و فساد و ظلم و جور



[ صفحه 452]



و فحشاء و منکر که صدق گفتارشان يکايک در اعصار مختلفه ظاهر شده و مي شود.

5- تامل در پيشگوئي هاشان از بي تابي و بي طاقتي جمعي از کساني که بر اين امر هستند و ارتداد و خروجشان از دين و از عقيده در اثر استعجال.

6- تامل در پيشگوئي ها و اخبار از ظهور مدعيان و داعيه داران و بدعت گذاران و تحذير از ايشان و مجالست با ايشان.

7- تامل در پيش بيني هايشان که براي دفع وساوس و تشکيکات و حفظ قلوب از اضطراب و حفظ نفوس از معاصي و طغيان، از طرفي علامات واضحه و روشن بيان کرده اند تا امر بر کسي مشتبه نشود و از طرفي براي تسکين خاطرها و تسليت دلها حالات گذشتگان و مجاهدات و ثبات و استقامت ايشان را نقل فرموده اند و از طرفي براي سنگيني و گران نيامدن طول غيبت مردم را به غيبت هاي انبياء و طول وعده ي حق در مثل نوح و بني اسرائيل متذکر ساخته اند.

8- تامل در آنچه ذکر مي شود، از امر به صبر و استقامت و فضيلت انتظار فرج و مردن به حال انتظار، پس تامل در اين امور قهرا موجب تسليت و ثبات عقيده و استقامت در ايمان خواهد شد. ان شاء الله تعالي.


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 3: 399-398 ح 953-952، غيبت نعماني، ص 105-104، بحار: 52: 134-133 ب 22 ح 38-37.

[2] منتخب الاثر: ص 231-191 ف 2 ب 1 احاديث 103-1.

[3] ر. ک. معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 334:1 ذيل ح 169:4 -220 ح 1232، صحيح بخاري: 9: 127-126، منتخب الانوار المضيئه: ص 25، عيون اخبار الرضا عليه السلام: 202:2 ضمن ح 1، کمال الدين 530:2 ب 47- ص 576 ب 54، تفسير قمي: 413:2، اعلام الوري: 309:2، شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد 286:9، بحار: 249:9 ح 154 و 180:13 ح 10 و ج 257:21 ح 7 و 135:25 ح 6 و 284:36 ح 106 و ج 288:37 و 128:51 و ص 253-252، و ج 200:52 و 59:53 ح 45 و ص 108 ح 137 و ص 129 و ج 65:71.

[4] اصول کافي: 440:2، باب تعجيل عقوبة الذنب ح 12:2996.

[5] اصول کافي: 284:2 باب فضل فقراء المسلمين ح 7:2380.