بازگشت

و از جمله بسط علم و نشر حکمت و تکميل عقل و اخلاق است


امير المومنين عليه السلام فرمود:

«اي کميل هيچ علمي نيست مگر اينکه من افتتاح او کردم و قائم عليه السلام ختم آن مي کند». [1] .



[ صفحه 418]



و نيز فرمود:

«علم را در قلوب مومنين قذف مي کند (مي اندازد)، پس هيچ مومني به برادر خود در هيچ علمي محتاج نيست پس در آن روز تاويل اين آيه ظاهر مي شود: (يغن الله کلا من سعته) [2] «بي نياز مي سازد خداوند هر کس را از سعت خود». [3] .

و فرمود:

«در زمان او حکمت داده خواهيد شد حتي اينکه زن در خانه خود به کتاب خدا و سنت رسول قضاوت مي کند». [4] .

و نيز فرمود:

«علم بيست و هفت حرف است، تمام آنچه پيغمبران آورده اند دو حرف است (يعني بيش از اين از جهت عدم استعداد مردم نگفته اند نه اينکه نداشته اند تا بياورند) پس مردم تا امروز هنوز بيش از دو حرف نشناخته اند و چون قائم ما عليه السلام قيام کند بيست و پنج حرف ديگر را بيرون آورد، و آن دو حرف را به آنها ضميمه کند تا اينکه تمام بيست و هفت حرف را نشر دهد». [5] .

و حضرت صادق عليه السلام از پدر خود فرمود:

«هر گاه قائم قيام کند در هر اقليمي از اقاليم زمين مردي را بفرستد و بگويد عهد تو در کف دست تو است، هر گاه بر تو وارد شود چيزي که نفهمي و نداني قضاوت او را به کف خود نظر کن و به آن چه در وي است عمل کن». [6] .

و در پيش گذشت که چون اصحاب خود را به اطراف فرستد شانه و سينه هاي ايشان را دستي بکشد پس در هيچ حکمي و قضائي عاجز نمانند [7] و نيز گذشت که خداوند در گوش و چشم هاي شيعيان مدد مي دهد. [8] .



[ صفحه 419]



و اما عقل و اخلاق:

حضرت باقر عليه السلام به روايت «اکمال» و «خرايج» فرمود:

«هر گاه قائم ما عليه السلام قيام کند دست خود را بر سر بندگان گذارد، پس به برکت آن عقل مردم جمع گردد و هوش ايشان کامل گردد».

ولي به روايت «خرائج» به جاي هوش، اخلاق ايشان کامل گردد و به روايت «کافي» مطابق «اکمال» ولي فرمود: خداوند دست خود را بر سر مردم گذارد، [9] و نيز آن حضرت فرمود: مرد مي آيد و دست در کيسه ي برادر خود مي کند و به قدر حاجت برمي گيرد و او را هيچ مانع نمي شود. [10] .


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 51:3 ح 606، اثباة الهداة: 529:3 ب 32 ف 23 ح 447.

[2] نساء: 130.

[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 83:5 ح 1504، مختصر بصائر الدرجات: ص 201.

[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 324:3 ح 868، غيبت نعماني: ص 158، بحار: 352:52 ب 27 ح 106.

[5] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 55:4 ح 1127، مختصر بصائر الدرجات: ص 117، بحار: 336:52 ب 27 ح 73، منتخب الانوار المضيئه: ص 353 ف 12.

[6] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 317:3 ح 858، غيبت نعماني: ص 219، اثباة الهداة: 573:3 ب 32 ف 42 ح 712، الزام الناصب: 287:2، بحار: 365:52 ب 27 ح 144.

[7] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 29:5 ح 1453، بحار: 345:52 ب 27 ح 91.

[8] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 57:4 ح 1131، بحار: 336:52 ب 27 ح 72.

[9] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 325:3 ح 869، کمال الدين: 675:2 ب 58 ح 30، الخرايج و الجرايح: 840:2 ب 16 ح 57، اصول کافي: 40:1 ح 21، بحار: 336:52 ب 27 ح 71، منتخب الانوار المضيئه: ص 352-351 ف 12.

[10] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 283:3 ح 819، اختصاص: ص 24، بحار: 372:52 ب 27 ح 164.