حکم جزيه از يهود و نصاري
و از جمله نگرفتن جزيه است از يهود و نصاري، ليکن اخبار در وي مختلف است. حضرت باقر عليه السلام فرمود: قبول نمي کند صاحب اين امر جزيه را آن سان که پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم قبول نمود و اين است قول خدا: (و قاتلوهم حتي لا تکون فتنة و يکون الدين کله لله): [1] .
[ صفحه 412]
«مقاتله کنيد ايشان را تا ديگر هيچ فتنه اي نباشد و دين تمام او براي خدا باشد». [2] .
و در معامله ي آن حضرت با فرق مخالفين، حضرت باقر عليه السلام درباره ي ناصبي فرمود: «يا اقرار به ولايت کنند و يا جزيه دهند، چنانه اهل ذمه جزيه مي دهند امروز». [3] .
پس جزيه ي اهل ذمه را مقيد کرد به آن روز، و همچنين از اخباري که در معامله ي آن حضرت با فرق مشرکين و مخالفين اسلام و در بيان غرض او از نهضت گذشت، قطع حاصل مي شود که بايد جزيه نباشد، زيرا که او مامور است که ديني جز دين اسلام باقي نگذارد و اين منافات دارد با قبول جزيه، ولي حديثي از حضرت صادق عليه السلام رسيده. ابي بصير عرض کرد: چگونه خواهد بود نزد او اهل ذمه؟ فرمود:
«يسالمهم کما سالمهم رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم و يودون الجزيه عن يد و هم صاغرون»
مسالمت خواهد کرد با ايشان چنانکه پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم با ايشان مسالمت کرد و جزيه با دست خود خواهند داد با حال ذلت و حقارت». [4] .
پس بايد گفت: حکم جزيه گرفتن مخصوص ابتداي امر است قبل از استقرار دولت و حکومت و يا اينکه اين حکم تا زمان رجعت خواهد بود و آن هم متصل است به ظهور و يا اينکه تا پيش از رجعت حکم گرفتن بر آن حضرت اختياري است، زيرا که در رجعت، ديگر مسلم است که جز دين اسلام دين ديگري نخواهد بود.
پاورقي
[1] انفال: 39.
[2] تفسير عياشي: 65:2 ح 49، معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 29:5 ح 1453، بحار: 345:52 ب 27 ح 91.
[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 308:3 ح 846، روضة الکافي: ص 184 ح 288، بحار: 375:52 ب 27 ح 175.
[4] بحار: 381:52 ب 27 ح 191، بشارة الاسلام: ص 300 ح 49.