بازگشت

نتيجه


پس از حفظ دو امر مذکور با ضميمه ي اينکه امير المومنين عليه السلام نيز مانند پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم در اثر انحراف مردم و اعراض ايشان از وي، تمکن از تبليغ و شرح و بيان پيدا نکرد و آن چند سال هم که خلافت به او رسيد همه اش مبتلا به جنگهاي داخلي و تامين داخله بود، به علاوه تغييري نيز در حال مردم پيدا نشده نبود که استعداد فهم حقائق پيدا کنند، بلکه در اثر اشتغال به جنگهاي روم و فرس و کشورگيري و دوري از منطقه ي علم و از طرفي منع اولياء امور از مراجعه ي به معدن علم، بر جهالت و ضلالت ها افزوده گرديد، و همچنين اوصياي آن حضرت هر کس پس از ديگري در عهد خود تمکن کامل از اظهار حقائق نداشتند و هر يک جز قليلي که تا اندازه اي استعداد فهم شان قابل بود نداشتند. قهرا بسياري از حقائق و اموري که بايد تبليغ شود چه راجع به احکام و چه راجع به قرآن همچنان در عهده ي تعويق ماند تا آنگاه که وقتش برسد و مقتضي تمام شود و آن وقتي است که دولت حقه ظاهر شود و قدرت تامه به اهلش برگردد تا تمکن تام پيدا کند از نشر همه ي حقائق.

پس عمل آن حضرت در بيان و تبليغ دو صورت پيدا خواهد کرد: از جهت احکام و حدود و سنت هاي متروکه و بدعت هائي که در مقابل آنها سنت شده، و از جهت



[ صفحه 386]



تاويلات باطله ي مذاهب و مسالک، دعوت جديد و تازه به اسلام و قرآن خواهد بود، و از جهت اظهار آنچه گفته نشده و شنيده نشده و اظهار حقائق و تاويلات و تنزيلات کتاب، اسلام جديد و کتاب جديد خواهد بود، و در هر دو صورت در نظر مردم که بر خلاف عقائد و عادات و خلاف معارف خود مي بينند، اسلام جديد و کتاب جديد وانمود مي کند و الا اسلام همان اسلام است و کتاب همان قرآن است و دعوت او به همان اسلام و قرآن است.

اکنون اخباري که در اين باره رسيده است بيان مي شود تا حقيقت حال معلوم شود:

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«اذا قام القائم دعا الناس الي الاسلام جديدا و هداهم الي امر قد دثر و ضل عنه الجمهور و انما سمي القائم مهديا لأنه يهدي الي أمر مضلول عنه و سمي القائم لقيامه بالحق». [1] .

پس اين حديث تصريح دارد به اينکه دعوت او به اسلام است و ليکن از نو دعوت مي کند زيرا که بسياري از امور از مردم پوشيده و از دست مردم گمشده در اثر بي مبالاتي يا تحريفات با بدعتهاي اهل بدع، و نيز از آن حضرت سوال شد از سيره ي قائم عليه السلام فرمود:

«يصنع ما صنع رسول الله صلي الله عليه و آله يهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم أمر الجاهلية و يستانف الاسلام جديدا».

و از حضرت باقر عليه السلام [2] نيز نظير اين فرمود: مي کند آن نحوه که پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم کرد.



[ صفحه 387]



آنچه پيش از او است خراب مي کند، چنانکه پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم امر جاهليت را خراب کرد، و از سر مي گيرد اسلام را از نو. [3] يعني: در اسلام اموري حادث شده مانند امور جاهليت پس او آنها را خراب مي کند و دوباره اسلام را از نو بر مردم تحميل مي کند. اين حديث اشاره دارد به بدعتها و تحريفات و تاويلات و آنچه از وي مهجور و متروک گشته و تبديل به قانون ديگر شده.

ابوبصير به حضرت صادق عليه السلام عرض کرد: مرا آگاه کن به گفته امير المومنين عليه السلام:

«ان الاسلام بدء غريبا و سيعود غريبا فطوبي للغرباء»:

اسلام ابتدا شد غريب و زود است که برگردد غريب شود، پس خوشا به حال غرباء».

فرمود: «اذا قام القائم استأنف دعاء جديدا کما دعا رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم»:

هر گاه قائم قيام کند از سر گيرد دعوت را، دعوت تازه و از نو چنانکه پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم دعوت کرد». [4] .

و در روايت ديگر از ابوبصير، فرمود:

«يستأنف الداعي منا دعاء جديدا کما دعا رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم»:

دعوت کننده ي ما از سر مي گيرد دعوت را دعوت تازه و نو چنان که پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم دعوت کرد». [5] .

غربت اسلام را در اين دو حديث چنان تفسير فرمود: که از اسلام چيزي باقي نمي ماند، و جز اندکي بر اسلام به طوري که واقع او هست نيستند و از اين جهت غريب است و جون قائم قيام کند آن اسلامي را که پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم دعوت به او مي کرد دعوت کند و دوباره از سر نو او را تازه کند.

اين احاديث چنانکه مي بيني دال است بر قسمت اول که بر عهده ي آن حضرت است يعني: اسلام را دوباره تازه کند و احکام و سنتهاي مرده ي او را زنده کند به طوري که از



[ صفحه 388]



اول بوده، و تحريف و تغيير و تاويلاتي که در او و در کتاب او کرده اند محو کند، و کتاب را به تاويلات و تنزيلات اصلي خود رايج و منتشر سازد.

اخبار ديگر نيز هست که از آنها قسمت دوم هم استفاده مي شود و اينکه آن حضرت به علاوه ي اين دعوت و تجديد اسلام، امر جديد و کتاب جديدي نيز خواهد آورد اگر چه آن را هم مي شود توجيه کرد به اين که جديد بودن از جهت جديد وانمودن در انظار مردم است که بر خلاف آن خو گرفته و عادت کرده اند نه اينکه راستي جديد باشد، ولي داعي بر اين توجيه نيست، زيرا چنانکه گفته شد آن حضرت بسياري از حقايق و تاويلات خواهد آورد که مستور مانده، پس جديد خواهد بود و بسياري از حدود را جاري خواهد کرد که جاري نشده و بسياري احکامي خواهد آورد که معمول نشده چنانکه در روش آن حضرت به تفصيل خواهد آمد و قضاوتها خواهد کرد که نشده و شمشير بر بسياري خواهد کشيد و خونشان را هدر خواهد کرد از منافقين و ناصبي ها و فرقه هاي مخالف که تا کنون به مسالمت با ايشان رفتار مي شده و تا کنون بنا به ظاهر اسلام مصون و محقون الدم بوده اند اينها همه جديد است، و با آن حضرت مصحف امير المومنين عليه السلام يعني: قرآني که آن حضرت تنزيلا و تاويلا جمع آوري نموده و کتب ديگر از امير المومنين نيز.

در «اثبات الهداة» عبد الملک بن اعين گفت: حضرت باقر عليه السلام به من ارائه داد بعضي از کتب اميرالمومنين عليه السلام را، سپس فرمود: اين کتب را امير المومنين عليه السلام براي چه نوشته؟! من گفتم: اين امر خيلي واضح است. فرمود: بگو. گفتم: آن حضرت مي دانست که قائم شما روزي قيام خواهد کرد پس خوش داشت که به اينها عمل کند. [6] .

و ديگر نزد آن حضرت است صحيفه ي فاطمه عليها السلام و جفر اکبر که به اينها عمل خواهد کرد، [7] و اينها همه جديد است. پس داعي بر توجيه نيست.



[ صفحه 389]



حضرت باقر عليه السلام به ابي حمزه ي ثمالي فرمود:

«يقوم بأمر جديد و سنة جديدة و قضاء جديد علي العرب شديد، ليس شأنه الا القتل و لا يستتيب أحدا و لا تأخذه في الله لومة لائم»:

قيام خواهد کرد به امر تازه و سنت تازه و قضاوت تازه، بر عرب سخت خواهد بود: شان او نيست جز کشتن و از احدي توبه طلب نکند و ملامت هيچ ملامت کننده اي او را در امر خدا نخواهد گرفت و باز نخواهد داشت». [8] .

در بحث قضاوت و حکم آن حضرت نوعي از قضاياي او خواهد آمد.

در حديث ديگر آن حضرت فرمود:

«فو الله لکأني انظر اليه بين الرکن و المقام يبايع الناس بأمر جديد و کتاب جديد و سلطان جديد من السماء اما انه لا يرد له راية». [9] .

(در روايت ديگر بعد از کتاب جديد: علي العرب شديد نيز هست)؛

به خدا قسم گويا مي بينم او را، که در بين رکن و مقام از مردم بيعت مي گيرد به امر تازه و کتاب تازه که بر عرب سخت است و سلطني تازه از آسمان، آگاه باشيد که هيچ رايتي از رايتهاي او برنمي گردد». [10] .

حضرت صادق عليه السلام نيز فرمود: هر گاه قيام کند:

«جاء بأمر جديد کما دعا رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم في بدء الاسلام الي أمر جديد»

خواهد آمد به امر تازه چنانکه پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم دعوت کرد در ابتداي اسلام به امر تازه». [11] .

در حديث ديگر نيز به رفيد فرمود:

«ثم يخرج المثال الجديد علي العرب شديد»

«سپس بيرون آورد مثال تازه اي را که بر عرب سخت باشد».

عرض کرد: «مثال جديد چيست؟»



[ صفحه 390]



فرمود: «ذبح است». [12] .

در حديث ديگري فرمود:

«ثم يخرج اليهم المثال المستأنف، أمر جديد علي العرب شديد»

سپس بيرون آورد به سوي ايشان مثال از سر گرفته شده ي تازه که بر عرب سخت است. [13] .

اين احاديث تصريح دارد که امر جديد همان قتل است که بر عرب سخت است و نسبت به سنت جديده و کتاب جديد چنان است که گفته شد، پس اين اخبار چنانکه مي بيني نه تصريح دارد و نه اشاره به اينکه کتاب او ناسخ قرآن باشد و سنت او ناسخ سنت باشد و کتاب تازه و دين تازه آورد، چنانکه فرقه ي ضاله مضله بابيه و بهائيه (لعنهم الله واهلکهم کما أهلک عادا و ثمود) اين اخبار را براي خود متمسک کرده اند، هيهات.

حضرت باقر عليه السلام فرمود:

«لا تذهب الدنيا حتي يبعث الله رجلا منا أهل البيت يعمل بکتاب الله»

دنيا نخواهد به آخر رسيد تا اينکه خداوند برانگيزاند از ما اهلبيت مردي را که عمل به کتاب خدا کند». [14] .

يعني: بر خلاف اينکه مردم عمل به او نمي کنند نه اينکه کتاب ديگر بياورد و اين کتاب را به کلي نسخ کند. و از فصل بعد مطلب واضح تر مي شود.


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:51:4 ح 1112، بحار: 30:51 ب 2 ح 7.

[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:320:3 ح 862، بحار: 381:52 ب 27 ح 192.

[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:51:4 ح 1123، اثباة الهداة: 539:3 ب 32 ف 27 ح 499، بحار: 352:52 ب 27 ح 108.

[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:52:4 ح 1124، غيبت نعماني: ص 221، بحار: 367:52 ب 27 ح 150.

[5] غيبت نعماني: ص 220، بحار: 366:52 ب 27 ح 148.

[6] اثباة الهداة: 3: 521-520 ب 32 ف 15 ح 396.

[7] ر. ک. بصائر الدرجات: ص 181-170 ب 13، اصول کافي: 1: 267-264 احاديث 637-630.

[8] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:254:3 ح 783، غيبت نعماني: ص 155، اثباة الهداة: 540:3 ب 32 ف 27 ح 502، بحار: 349:52 ب 27 ح 99.

[9] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:214:3 ح 734، غيبت نعماني: ص 175، بحار: 235:52 ب 25 ح 103.

[10] غيبت نعماني: ص 176، بحار: 294:52 ب 26 ح 42.

[11] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:53:4 ذيل حديث 1125، کشف الغمه: 465:2، ارشاد مفيد: 359:2 ب 40 ح 6، بشارة الاسلام: ص 273 ح 61، بحار: 338:52 ب 27 ح 82.

[12] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:48:4 ذيل حديث 1119، بصائر الدرجات: ص 175 جزء 3 ب 14 ح 13، اثباة الهداة: 520:3 ب 32 ف 15 ح 395، بحار: 318:52 ب 27 ح 18.

[13] غيبت نعماني: ص 218، بشارة الاسلام: ص 275 ح 66، بحار: 365:52 ب 27 ح 142.

[14] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:322:3 ح 865، روضه ي کافي: ص 302 ح 597، اثباة الهداة: 588:3 ب 32 ف 63 ح 805، بحار: 378:52 ب 27 ح 182.