بازگشت

خروج از کوفه به شام براي جنگ با سفياني


چون کوفه را امن کند و منزلگاه خود سازد پس به شهرها و طوائف ديگر بپردازد، اول کسي را که به دفع او و محاربه ي او قيام کند سفياني است و ابتداي حرکت آن حضرت به سوي او ظاهرا در ماه رجب باشد (و در آن وقت مردگان نيز براي نصرت زنده شوند).



[ صفحه 360]



پس به اصحاب خود بفرمايد: حرکت کنيد تا به سوي اين طاغيه برويم، چون خبر به سفياني برسد با همه ي لشکر خود مجرد و آماده شود و در رمله از آن حضرت استقبال کند و چون دو لشکر با هم تلاقي کنند، حضرت ايشان را دعوت کند به کتاب و سنت پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم، سپس بگويد: پسر عمم را به نزد من فرستيد، پس سفياني خود به نزد آن حضرت آيد و آن حضرت با او تکلم کند، پس سفياني تسليم شود و بيعت کند.

چون به لشکر خود برگردد طائفه ي کلب که عشيره ي مادري اويند بپرسند: چه کردي؟ بگويد: تسليم شدم و بيعت کردم.

پس بگويند: قبح الله رأيک قبيح گرداند خدا اين رأي تو را، در بين اينکه خليفه بودي و متبوع تابع و پيرو شدي! به خدا که ما تو را بر اين رأي تبعيت نمي کنيم هرگز! پس مي گويد: اکنون چه کنم؟ مي گويند: نقض کن و با او رو در رو شود و نبرد کن، پس آماده ي مبارزه شوند. پس آن حضرت بفرمايد: من آنچه وظيفه ام بود به تو رساندم اکنون حذر خود را بگير که من با تو جنگ خواهم کرد و چون دو لشکر مقابل هم شوند، يا قبل از بيعت و يا بعد از نقض، جمعي از لشگر سفياني به لشکر آن حضرت ملحق شوند و جمعي از لشکر آن حضرت که از اطراف با او همراه شده اند به لشکر سفياني ملحق شوند و آن روز روز ابدال است، چنانکه امير المومنين عليه السلام از يوم الا بدال ياد مي کرد.

پس فرمان جنگ صادر شود و آن روز تا شب بجنگند و چون شب شود هر لشکر به محل خود برگردد، فردا صبح دوباره به مبارزه حاضر شوند، پس خداوند نصرت را به لشکر قائم عليه السلام دهد، لشکر سفياني را تا به آخر بکشند، حتي اينکه اگر يک نفري در ميان درختي يا در جوف سنگي پنهان شده باشد آن درخت و آن سنگ فرياد زند که در ميان من کافري پنهان است، پس او را بيرون آورند و بکشند، پس درندگان و پرندگان از گوشت آنان سير شوند، سفياني را اسير کرده بياورند و آن حضرت او را به دست



[ صفحه 361]



خود بر روي سنگي ذبح کند، (و در روايتي کشتن او در بحيره ي طبريه خواهد بود). [1] و چون خبر منتشر شود جمعي از بني اميه که در شام بودند پيش از ورود آن حضرت فرار کنند و به روم پناهنده شوند، پس آن حضرت به شام آيد و شام را متصرف شود. [2] (حضرت باقر عليه السلام)


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:314:3 ح 852، بحار: 386:52 ب 27 ح 199.

[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:316:3 ح 5-855: 28 ح 1453، الزام الناصب: 260:2، بحار: 388:52 ب 27 ح 206.