بازگشت

شرح رأيت پيغمبر و آمادگي آن حضرت براي جنگ


حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«گويا مي بينم قائم را در نجف کوفه که زره پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را پوشيده و بر او تنگ آيد، پس خود را حرکت دهد در وي پس بر او دور زند و راست آيد، پس بر روي او جامه اي از استبرق بپوشد و بر اسب سياه و تيره رنگي (به روايتي ابلق) سوار شود و او را کاکلي بلند و باريک باشد و هم او را نوري باشد، پس خود را تکان دهد، پس نماند اهل بلدي مگر اينکه از نور آن کاکل در او داخل شود، تا اينکه اين آيتي براي او باشد.

پس آن حضرت خود را بر اسب تکان دهد، پس نماند اهل بلدي مگر اين که او را با خود در بلد خود ببينند، پس رايت پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم را باز کند و چون او را باز کند روشن شود از وي مابين مشرق و مغرب، عمود او از عرش است و پرچم او از نصر خداست، به هيچ چيز رو نکند مگر اينکه خداوند او را هلاک کند و چون او را حرکت دهد و به اهتزاز درآورد نماند مومني مگر اينکه دل او چون پاره ي آهن محکم شود و قوت چهل مرد به او داده شود، و نماند مومن مرده اي مگر اينکه فرح و خوشحالي از آن داخل قبر او شود و اين از اين جهت است که مومنين در قبرهاي خود به زيارت يکديگر مي روند و يکديگر را بشارت مي دهند به قيام قائم عليه السلام، پس چون رايت باز کند ملائکه براي نصرت او فرود آيند». [1] .

ثمالي به حضرت باقر عليه السلام عرض کرد: «رايت با او است يا براي او مي آورند؟»

فرمود: «جبرئيل براي او مي آورد». [2] .

و نيز فرمود:

«رايت پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم را جبرئيل در روز بدر آورد، به خدا قسم که او نه پنبه است و نه کتان و نه ابريشم.

عبد الله بن سنان عرض کرد: پس از چيست؟

فرمود: برگ بهشت است، پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم او را روز بدر باز کرد و بعد او را پيچيد و به



[ صفحه 357]



دست علي داد، پس همواره در نزد علي بود تا روز جنگ بصره پس او را باز کرد و خداوند به او فتح داد، سپس او را پيچيد و اکنون او در نزد ماست احدي او را باز نمي کند تا اينکه قائم عليه السلام قيام کند و چون او قيام کند، او را باز کند، پس نماند در مشرق و مغرب احدي مگر اينکه او را ببيند و رعب از پيش و راست و چپ او مسير يک ماه راه حرکت کند.

پس فرمود: او خروج مي کند در حالتي که داغديده و غضبناک است براي غضب خداوند بر اين خلق و بر اوست پيراهن پيغمبر صلي الله عليه و اله و سلم که در روز احد پوشيده بود و عمامه ي سحاب و زره بلند او و شمشير ذوالفقار، پس شمشير را برهنه کند و بر دوش گذارد و هشت ماه درهم و برهم بکشد». [3] .

(آن حضرت را به جز اين رايت رايتهاي زرد و سفيد هست) و در روايتي از صدوق در رايت مهدي نوشته است: البيعة لله [4] و در روايت ديگر: الرفعة لله. [5] .

و در «اثبات الهداة» از فضل بن شاذان در رايت مهدي عليه السلام است: اسمعوا و اطيعوا. [6] .


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:16:4 ح 1906، غيبت نعماني: ص 210، بحار: 328:52 ب 27 ح 48.

[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:298:3 ح 835 ذيل حديث، غيبت نعماني: ص 209، کمال الدين: 672:2 ب 58 ح 23، بحار: 362:52 ب 27 ح 130.

[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:387:3 ح 940، غيبت نعماني: ص 209، بحار: 360:52 ب 27 ح 129.

[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:221:1 ح 134، منتخب الاثر: ص 393 ف 2 ب 49 ح 1.

[5] معجم الملاحم و الفتن: 294:2 ح 34، منتخب الاثر: ص 393 ف 2 ب 49 ح 2.

[6] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:223:1 ح 135، اثباة الهداة: 582:3 ب 32 ف 59 ح 769، منتخب الاثر: ص 393 ف 2 ب 49 ح 3، بحار: 305:52 ب 26 ح 77.