بازگشت

سال ظهور و ماه و روز آن


حضرت باقر و صادق عليه السلام فرمودند:

«در سال طاق خواهد بود (يک، سه، پنج، هفت، نه)». [1] .

و حضرت باقر عليه السلام فرمود:

«سفياني و قائم در يک سال خواهد بود». [2] .

و اما به طور مشخص تعيين سال نشده، بلکه نهي هم از تعيين شده و علم آن موکول به خداست، چنانکه در مدت غيبت و وقت ظهور گذشت، پس هر کس هر چه پيش گوئي کند باطل و عاطل است.

و اما ماه آن: در مقدمه ي نداهاي آسماني گفته شد: آنچه مسلم است آن است که آن حضرت در ماه رمضان در وقت ندا به اسم او، از محل غيبت خارج شده و در مکه سکني گرفته و اما آيا پيش از آن خارج شده يا مقارن ندا و قريب به آن معلوم نيست، مگر آن که از سه نداي در ماه رجب استفاده شود که از آن وقت است. و همچنين از حديث کافي از حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«هر گاه رجب شد پس رو بياوريد به سوي ما به نام خدا و ياري خدا و اگر بخواهيد تا شعبان تأخير بيندازيد ضرري ندارد و اگر ميل داشته باشيد روزه در اهل و عيال خود



[ صفحه 312]



بگيريد، شايد براي شما بهتر باشد و بيشتر سبب قوت شما باشد و از علامت کفايت مي کند براي شما سفياني». [3] .

از اين که فرموده است: «ماه رجب به سوي ما بيائيد». معلوم مي شود که امام عليه السلام ظاهر است و اينکه تجويز فرموده تأخير شعبان و رمضان، از جهت اين است که غرض از حضور، نصرت است و قيام بعد از ذيحجه است. پس فائده نيست مگر صرف اجتماع، ولي باز هم مسلم نيست که امر به حرکت کردن در رجب از جهت ظهور باشد. بلکه ممکن است از جهت تسهيل و سرعت درآمدن باشد چنانکه در شوال و ذيقعده نيز همين است، چه اينکه تا ذيحجه ي آن حضرت براي همه ظاهر نيست و قيام هم بعد از ذيحجه است، پس امر به حرکت دليل نمي شود بر ظهور او.

و اما روز قيام و خروج: حضرت صادق عليه السلام فرمود:

«قائم ما اهل بيت روز جمعه خروج خواهد کرد». [4] .

و در حديث ديگر فرمود:

«قيام مي کند در روز عاشورا». [5] .

و در حديث ديگر فرمود:

«ندا مي شود به اسم او در شب بيست و سوم (يعني رمضان) و قيام مي کند در روز عاشورا روزي که حسين بن علي عليه السلام کشته شد». [6] .

لکن حضرت باقر عليه السلام فرمود:

«قائم خروج خواهد کرد روز شنبه روز عاشورا همان روزي که حسين عليه السلام در آن کشته شد». [7] .

مولف گويد: بر حسب حساب و استظهار از تواريخ نزد حقير مسلم است که روز عاشورا جمعه بوده و روي حساب که بيست و سوم ماه رمضان جمعه باشد نيز عاشورا جمعه خواهد بود.

پس حديث دوم از دو جهت مخالف با واقع است مگر اينکه سه ماه از اين چهار



[ صفحه 313]



ماه يعني ماه رمضان و شوال و ذيقعده و ذيحجه سي پر باشد تا اينکه عاشورا در آن سال شنبه شود و روايت حمل شود بر اينکه مراد از شنبه عاشوراي آن سال است نه عاشوراي شهادت، ولي مع ذلک مخالف با واقع است و مخالف با حديث حضرت صادق عليه السلام، پس بهترين حملش آن است که حمل بر اشتباه راوي شود که جمعه را به شنبه اشتباه کرده و يا اينکه گفته شود امام مطابق عرف راوي فرموده، چون معروف آن بوده که عاشوراي شهادت شنبه بوده.

و اما روايتي که از معلي بن خنيس نقل شده از حضرت صادق عليه السلام که فرموده:

«نوروز آن روزي است که ظاهر مي شود در وي قائم ما اهلبيت و واليان امر و ظهر مي دهد او را خدا بر دجال، پس او را در کناسه ي کوفه به دار مي آويزد». [8] .

در فصل دجال گفته شد که اعتباري به اين حديث نيست نه از حيث سند و نه از حيث متن، و مخالف است با احاديث ديگر در محل کشتن دجال، به علاوه عجم را نوروز ثابتي نبوده قبل از اسلام بلکه تبديل و تغيير در وي بسيار شده که محل شرحش اين جا نيست و اينکه اکنون ثابت است که اول حمل است بنا بر خواست سلطان الب ارسلان سلجوقي شد و لهذا او را نوروز سلطاني گويند.

به علاون نوروز هم روز ظهور باشد و هم روز ظفر يافتن بر دجال معني ندارد، در يک سال دو نوروز نيست، مگر اينکه گفته شود ظهور تنها موافق با نوروز است و ذکر دجال از باب شرح حال است، يا بالعکس قتل دجال در نوروز است و ذکر ظهور از باب مقدمه حال است، دوم که معني ندارد، اول هم از اتفاقات نادره است. زيرا که اخبار صحيحه دال است بر اينکه در عاشورا خواهد بود و بسيار به ندرت شود که نوروز عاشورا باشد آن هم جمعه، و اگر گفته شود مقصود صرف ظهور بدون قيام است پس اگر ظهور در بيست و سوم ماه رمضان باشد، آن هم بسيار بعيد الاتفاق است که نوروز در بيست و سوم آن هم جمعه، و اگر ظهور پيش از آن در روز غير معين باشد



[ صفحه 314]



چندان لطفي ندارد تعيين وقت به وقت مجهول.

پس بهترين حمل حديث معلي بر فرض صحت و اعتبار اين است که گفته شود: مراد اين است که نوروز اين نيست که اعاجم براي خود ساخته اند، يا نوروز ما اهل بيت اين نيست، بلکه نورز ما آن روزي است که قائم ما ظاهر شد آن روزي است که دجال را بکشند و همچنين در سائر فقرات، نه اينکه مراد اين است که قائم ما در روز نوروز عجم ظاهر خواهد شد، آن هم نوروزي که اصل ثابت ندارد، آن هم اين نوروز سلطاني که بعد ساخته شده.


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:484:3 ح 1035، المستجاد: ص 279، فصول المهمه: ص 298، بحار: 291:52 ب 26 ح 36، (امام صادق عليه السلام)

معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:214:3 ح 734، بحار: 235:52 ب 25 ح 103.

[2] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:273:3 ح 803، غيبت نعماني: ص 178، الزام الناصب: 131:2، بحار: 240:52 ب 25 ح 106.

[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:438:3 ح 993، روضه ي کافي: ص 27-21 ح 381، بحار: 302:52 ب 26 ح 67.

[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:497:3 ح 1067، بحار: 279:52 ب 26 ح 1.

[5] غيبت نعماني: ص 189، بحار: 297:52 ب 26 ح 56.

[6] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:489:3 ح 1060-ص 490 ح 1061، غيبت طوسي: ص 452 ف 7 ح 458، المستجاد: ص 279، فصول المهمة: ص 298، بحار: 290:52 ب 26 ح 29.

[7] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:293:3 ح 830، غيبت طوسي: ص 453 ف 7 ح 459، عقد الدرر: ص 65 ب 4 ف 1، بحار: 285:52 ب 26 ح 17.

[8] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام:74:4 ح 1145، بحار: 276:52 ب 25 ح 171- ص 308 ب 26 ح 84.