بازگشت

تذکر به دو مطلب


اول: اينکه در خبر ديگر از عمار ياسر نام شعيب بن صالح برده شده و او را علمدار حضرت صاحب عليه السلام ياد کرده [1] و همچنين در «ملاحم و فتن» از سفيان کلبي [2] و اين به ظاهر منافات را مي رساند و حمل بر دو نفر هم بعيد مي نمايد، ولي در «ملاحم و فتن» حديثي نقل کرده که اتحاد را آسان مي کند، از حضرت رسول صلي الله عليه و اله و سلم فرمود:

«سپس رو مي آورد شعيب بن صالح، خداوند بلاد شعيب را به رحمت خود سيراب گرداند، مي آيد با بيرقهاي سياه مهديه با نصر خدا تا اينکه بيعت مي کند و سپس علمدار او باشد». [3] .

دم: اينکه از ظاهر حديث حضرت زين العابدين و حضرت رضا عليه السلام معلوم مي شود که شعيب بن صالح خود سردار و صاحب رايت است. [4] ولي در کتاب «ملاحم و فتن» سه حديث نقل کرده که از آنها ظاهر مي شد که او علمدار و مقدمه ي آن لشکر است.

از امير المومنين عليه السلام فرمود:

«هر گاه رايات سياهي که شعيب بن صالح در او باشد لشکر سفياني را هزيمت دهد مردم آزاري مهدي کنند و به جستجوي او برآيند». [5] .



[ صفحه 263]



و از محمد بن الحنفيه گفت:

«رايت سياهي براي بني العباس از خراسان خارج مي شود، سپس رايت ديگري نيز سياه از خراسان خارج مي شود که کلاههايشان سياه و لباسهايشان سفيد باشد، بر مقدمه ي ايشان مردي است که نامش شعيب بن صالح يا صالح بن شعيب و از بني تميم است هزيمت خواهند داد اصحاب سفياني را، تا اينکه به بيت المقدس نازل شوند، او براي مهدي عليه السلام مهيا و آماده مي کند سلطنت را». [6] .

و از حضرت باقر عليه السلام فرمود:

«جواني از بني هاشم که در کف راست او خالي است، از خراسان خواهد آمد و در جلو او شعيب بن صالح است، با اصحاب سفياني جنگ خواهد کرد و ايشان را هزيمت خواهد داد». [7] .

در اين حديث صاحب رايت را مردي از بني هاشم معرفي کرده و آن دو حديث ديگر از صاحب رايت ساکت است. و بعيد نيست که مطابق اين سه حديث شعيب بن صالح سردار مقدمه باشد نه صاحب رايت، مويدش هم حديثي است که قريبا از حضرت باقر عليه السلام گذشت که فرمود:

«چون مهدي در مکه ظاهر شود خراساني بيعت خود را از کوفه خواهد فرستاد». [8] .

پس ممکن است که بيعت خود را به توسط شعيب بن صالح با عده اي از کوفه بفرستد و چون به خدمت آن حضرت برسد او را علمدار خود کند و اينکه ذکر صاحب رايت نشده و ذکر شعيب بن صالح شده، از جهت شجاعت هائي است که از وي ظاهر مي شود و در آن رايت از همه نامي تر و شجاعتر است.

در «ملاحم و فتن» در وصفش از سفيان کلبي نقل کرده که گفت: بر لواء مهدي عليه السلام جواني است تازه سن، زرد چهره، موي سرش کم، اگر با کوهها بجنگد آنها را نرم کند و از هم بپاشد. [9] .



[ صفحه 264]




پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 399:1 ح 259، غيبت طوسي: ص 464 ف 7 ح 479، التشريف بالمنن: ص 120 ب 97 ش 114- ص 123 ب 104 ش 121، بحار: 208:52 ب 25 ح 45.

[2] التشريف بالمنن: ص 120 ب 99 ش 116.

[3] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 401:1 ح 261- ح 262، التشريف بالمنن: ص 272 ب 60 ح 394.

[4] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 199:3 ح 4-720: 166ح 1227.

[5] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 76:3 ح 620- ص 77 ص 621.

[6] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 397:1 ح 256، التشريف بالمنن: ص 117 ب 93 ح 110.

[7] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 270:3 ح 978، التشريف بالمنن: ص 120 ب 98 ح 115.

[8] غيبت طوسي: ص 452 ف 7 ح 457، بحار: 217:52 ب 25 ح 77.

[9] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 398:1 ش 258، التشريف بالمنن: ص 120 ب 99 ح 116.