بازگشت

رأياتي از مشرق يا دورترين بلاد مشرق شيلا


حضرت باقر عليه السلام به ابي خالد کابلي فرمود:

«گويا مي بينم قومي را که در مشرق خروج کرده اند، حق را مطالبه مي کنند پس به ايشان داده نمي شود، باز مطالبه ي حق مي کنند و به ايشان داده نمي شود، پس چون چنين ببينند شمشيرهاي خود را بر دوش خود گذارند، آنگاه آن چه مي خواستند به ايشان داده شود و ايشان قبول نکنند تا اينکه قيام کنند و نخواهند دولت را مگر به صاحب شما، کشته هاي ايشان شهدايند، آگاه باشيد اگر من آن زمان را درک مي کردم خود را براي صاحب اين امر نگاه مي داشتم». [1] .

از اين عبارت استفاده مي شود که نصرت اين رايت جائز است مانند رايت يمني و لکن حفظ خود را براي امام عليه السلام بهتر است.

و در «الزام الناصب» از «اربعين ميرلوحي» از فضل بن شاذان از حضرت باقر عليه السلام مانند اين روايت را نقل کرده، اما با تفصيلي بيشتر و چون مشابه با هم است ظاهرش اين است که يک حديث است و در يک مورد است نهايت تفصيلش بيشتر است، فرمود:

«گويا مي بينم قومي را که خروج کرده اند از دورترين بلاد مشرق از شهري که او را شيلا گويند، حق خود را از اهل چين طلب کنند و به ايشان ندهند، باز طلب کنند و به ايشان ندهند، پس چون چنين ببينند شمشيرهاي خود را بر دوش نهمد، پس راضي



[ صفحه 261]



توجه کنند و خراسان را از اهلش مطالبه کنند و به ايشان ندهند، پس او را از اهلش بگيرند و آنان اراده دارند که ملک را ندهند مگر به صاحب شما». [2] .

و از همان «اربعين ميرلوحي» از امير المومنين عليه السلام فرمود:

«هر گاه قيام کند، قيام کننده به خراسان همان کس که از چين و ملتان آمده، سفياني لشکري به سوي وي بفرستد پس غلبه بر وي نکند». [3] .

در اين حديث تقريبا تصريح شده به اينکه قيام کننده از خود خراسان نيست.


پاورقي

[1] معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام: 269:3 ح 796، غيبت نعماني: ص 182، بحار: 243:52 ب 25 ح 116.

[2] الزام الناصب: 160:2.

[3] الزام الناصب: 160:2.