بي حيايي و بي ادبي پير و جوان، کوچک و بزرگ، زن و مرد
زنان فاسد شوند.
جوانان فاسق شوند.
کودکان فاقد حيا و ادب باشند.
جوانها تصنيف خواندن و آوازه و شرب خمر را حلال شمرند.
کودکان بي حيا و پيران فاجر و زنها سبک و شوخ و شنگ.
حياي کوچکان کم شود.
کوچک بر بزرگ جري شود و پست بر شريف.
کبير بر صغير رحم نکند و صغير از کبير توقير نکند.
پرده ي حيا از زنان برداشته شود.
زنان بر زين سوار شوند. - يا مقصود سوار شدن است و شبه آن و جلوه دادن در بازارها است و يا کنايه است از حکومت يعني بر زين حکومت سوار شوند-.
زنان مانند مردان براي خود مجالس (کنگره) اتخاذ کنند.
زنان خود را براي اهل کفر بذل کنند.
زنها زينت کرده و آرايش کرده از خانه بيرون آيند و سير و گردش کنند و به خارج شهر به تفرج روند.
همت زنان زينت دنيا باشد.
زنانشان دريده و کارگزار و پيش رو در هر چيز.
مردان خود را به جامه ي زنان زينت کنند.
مرد خود را چنان زينت کند مانند زن که براي شوهر خود زينت مي کند.
مردان طلا بپوشند و لباس حرير و ابريشم و ديبا و پوست پلنگ در تن کنند.
[ صفحه 155]