تفرقه و اختلاف و اتحاد بر ضد دين و اجتماع
فتنه ها ظاهر شود.
بر فرقت اجتماع کنند و بر ضد اجتماع فرقه فرقه شوند.
اتحاد و پشتيباني به يکديگر مي کنند، در غير ذکر خدا صداها بلند شود.
روشها مختلف شود و فساد بسيار گردد، رشد و هدايت کم شود، پس در آن هنگام دلها سياه شود و سلطان جائر بر ايشان حکومت کند.
چنان سرگرم تفرقه و مخالفت و عصيان و ضلالت و طغيان باشند، تا اينکه بر وي توالد و تناسل کنند و اولادها بزايند که به معصيت تربيت گشته و به جور ديانت کنند.
افعالشان منکر و دلهاشان مختلف.
مردم با کسي هستند که غلبه با اوست.
درس باطل به يکديگر بياموزند.
در کارها تقليد از يکديگر کنند و همگي تقليد اهل شر کنند.
[ صفحه 151]