بازگشت

ظلم و جور و تعدي عمومي و هرج و مرج


جور و فساد بيشتر شود.

هرج و مرج زياد شود (به هم افتادن و هر کس هر چه تواند کند و دادگاه و پناهگاه نباشد).

بعضي بر بعضي جور کند.

به جور ديانت کنند.

بغي (تعديات به ناحق) بر يکديگر بسيار شود.

در تعدي به يکديگر به حد افراط باشند.

جور همه ي بلاد را شامل شود.

گذشت نمي کنند از بد کننده و خلاف کننده.

بندگان و کنيزان را ستم کنند.

ظالم معظم و ضعيف نابود و قوي مالک باشد.

مانند گرگهاي ضرر رسان خونريز باشند.

هرکس گرگ باشد قوي باشد و گرنه گرگان او را بخورند.

مرد به نمازگاه مي رود، چون برمي گردد جامه هايش بر تن او نيست.



[ صفحه 150]