بازگشت

وجود سرداب در سامرا


عده اي از تاريخ نويسان اهل سنت نوشته اند که شيعيان ميگويند: امام منتظر- عليه السلام - در سرداب خانه اش در سامرا غايب شده است. تاريخ نويساني مانند:

الف - سويدي

او مي نويسد:«شيعيان گمان مي کنند امام منتظر - عليه السلام - در سرداب خانه اش در سال 262 در سامرا غايب شده است و محافظان بر آن حفاظت مي کنند». [1] .

ب - ابن تيميه

او گمان کرده شيعيان عقيده دارند که امام منتظر - عليه السلام - در سرداب که در سامراست، باقي است و آنان منتظر ظهور او از آن سرداب مي باشند. [2] .

ج - ابن حجر

او هم همين مطلب را ذکر کرده و بر اساس نظر «ابن خلکان» آن را به شيعه نسبت داده است و از ابن خلکان نقل کرده که شيعيان معتقدند امام المهدي (امام منتظر) صاحب سرداب است و در آخر الزمان از همان سرداب که در سامراست، ظهور مي کند. مي گويند که در سال 265 هجري، امام منتظر داخل



[ صفحه 130]



آن سرداب شد در حالي که مادرش به او نگاه مي کرد، سپس دو سطر شعر نقل کرده و سراينده آن را ستوده است، اما آن دو بيت شعر اين است:



ما آن للسرداب ان يلد الذي

صيرتموه بجهلکم انسانا



فعلي عقولکن العفا اذ انکم

ثلتم العنقاء و الغيلانا [3] .



مشتي خاک بر دهان اين شاعر باد که شيعيان و پيروان آل بيت رسول را به چيزي که آن را نگفته و به آن اعتقاد ندارند، هجو کرده است. اين شاعر و امثال او از منحرفين و گمراهان مي باشند که دروغهايي را بر شيعيان تحميل کرده و تماما از حقد و کينه آنان برخواسته است و البته تمام اين کينه ها نه بر شيعيان است بلکه کينه و حقد و حسدي است که اينان بر ائمه هدي: - اماماني که اذهب الله عنه الرجس و طهرهم تطهيرا - داشته و دارند.

هـ - قصيمي

«عبدالله قصيمي» در مورد حضرت امام منتظر - عليه السلام - دروغهايي به شيعه نسبت داده و به آنان افترا بسته است. نگاه کنيد به حرفهاي باطل و دروغ قصيمي:

«به درستي که کودن ترين کودنها و متحجرترين متحجرها آناني هستند که امامشان را در سرداب غايب کرده و قرآن و مصحفشان را با او پنهان داشته اند. و آناني هستند که هر شب، اسبها و الاغهايشالن را جلو آن سرداب مي برند و انتظار امام غايب را مي کشند و او را صداي مي زنند که ظهور کند و بيش از هزار سال است که چنين مي کنند!!!». [4] .



[ صفحه 131]



«علامه محقق اميني - رضوان الله تعالي عليه -» حاشيه اي بر اين کملات و جملات سياه قصيمي دارد که آنها چنين است:

«و افتراي سرداب، زشت تر از بقيه است، اگرچه قبل از او بعضي از مولفين اهل سنت همين افترا را در کتابهايشان آورده اند. اما قصيمي در اين تنبور، اضافه اي دارند و آن اينکه بر اسبها، الاغهايي افزوده است!! و نيز ادعا کرده که عادت هميشگي شيعيان در هر شب و بيش از هزار سال اين است که با اين خرها و اسبها جلو سرداب مي روند!! در حالي که شيعه اعتقادي ندارد که غيبت امام - عليه السلام - در سرداب بوده است. و نيز شيعيان او را در سرداب غايب نکرده اند. و نيز عقيده ندارند که از سرداب ظهور مي کند بلکه عقيده شيعيان که مورد تاييد احاديث و روايات اهل بيت - عليهم السلام - هم هست اين است که آن حضرت در مکه معظمه کنار بيت الله ظهور مي کند و هيچ کس نگفته که در سرداب است. [5] .

پژوهشي در اين بحث

در اينجا لازم است نگاه کوتاهي به اين بحث بيندازيم، لذا مي گوييم سردابي که مجاور مرقد شريف حضرت علي الهادي و حضرت امام حسن عسگري - عليهم السلام - در سامراست نزد عموم مردم شيعه از قداست و احترام خاصي برخوردار است - همچنانکه خليفه عباسي الناصر الدين الله، شباکي بر آن قرار داده است - چرا که اين مکان شريف، محل نماز و عبادت سه امام بزرگوار: حضرت هادي، حضرت عسگري و حضرت حجت - عليهم السلام - بوده



[ صفحه 132]



است. و هيچ يک از علما و تاريخ نويسان شيعه نگفته است که حضرت امام منتظر - عليه السلام - در سرداب غايب شده است، چه آن سرداب در سامرا است و يا در حله و يا در بغداد باشد. و اينک بشنويد نظرات بعضي از علماي شيعه را:

الف- محدث نوري

محدث نوري صاحب کتاب شريف المستدرک مي گويد:

«ما هر چه به تاريخ مراجعه کرديم و تحقيق و بررسي نموديم آنچه را که اينان گفته اند، نيافتيم، بلکه اصلا در احاديث و اخبار، از سرداب ذکري نشده است...». [6] .

ب- علامه صدرالدين

«علامه محقق صدر» مي گويد: «آنچه علماي زيادي از سنيها به ما نسبت داده اند به اينکه امام زمان - عليه السلام - در سرداب غايب شده، هيچ مدرک و مستندي براي آن پيدا نکردم». [7] .

ج - محقق اربلي

«محقق اربلي» مي گويد:«آنان که مي گويند آن حضرت وجود دارد، نمي گويند که در سرداب است بلکه مي گويند او مانند ديگران روي اين زمين است، راه مي رود و توقف مي کند». [8] .



[ صفحه 133]



د- محقق اميني

کمي پيش از اين، کلام «علامه اميني» را در رد اين تهمت ناجوانمردانه نقل کرديم و اينک تتمه بيان اين محقق را مي آوريم.

«اي کاش! اين دروغپردازان موضوع سرداب، بر يک دروغ اتفاق مي کردند تا اينکه جعل کردن اينها بيش از اين آنان را رسوا نکند و «ابن بطوطه» نمي گفت که اين سرداب در حله است. و «قرماني» نمي گفت که در بغداد است. و ديگران نمي گفتند که در سامراست و سپس «قصيمي» بعد از اينان سرگردان و متحير نمي ماند و لفظ «سرداب» را - بدون آنکه شهر و مکان آن را ذکر کند - به صورت مطلق بياورد تا آنکه بدي آن را بپوشاند. [9] .

بنابراين، غايب شدن حضرت امام منتظر - عليه السلام - در سرداب، افسانه اي است که در طول تاريخ تشيع، احدي آن را نگفته است، بلکه کينه داران و دشمنان شيعيان آن را ساخته و به شيعه نسبت داده اند.


پاورقي

[1] سبائک الذهب، ص 78.

[2] منهاج السنه.

[3] الصواعق المحرقأ، ص 100.

[4] الصراع بين الاسلام و الوثنيه 1 : 374.

[5] الغدير 3: 308.

[6] کشف الاستار.

[7] المهدي، ص 155.

[8] کشف الغمه 3 : 283.

[9] الغدير 3 : 309.