بازگشت

جعفر و خليفه عباسي


جعفر، بعد از شهادت حضرت امام حسن عسگري - عليه السلام - بيست



[ صفحه 124]



هزار دينار براي خليفه عباسي فرستاد و از او خواست که او را در موقعيت و مقام برادرش قرار دهد و قدر و منزلت آن حضرت را به او بدهد. خليفه به جعفر، جواب رد داد و چنين گفت: موقعيت و منزلت برادر تو امام حسن عسگري - عليه السلام - از ما نبود بلکه قدر و منزلت او خدايي بود که ما در از بين بردن آن، نهايت کوشش را نموديم ولي خداي عزوجل هر روز بر رفعت و علو مقام او مي افزود؛ زيرا آن حضرت، داراي کمالات علم و عبادت و تقوا و فضيلت بود. بنابراين، اگر تو نزد شيعيان و پيروان برادرت همانند او داراي کمالات و فضايل هستي، هيچ نيازي نداري و اگر شيعيان و پيروان امام حسن عسگري - عليه السلام - تو را چنين نمي شناسند و مرتبت کمالات و فضيلت او را در تو نمي بينند و خلاصه آنچه در برادرت بود در تو نيست، در اين صورت هيچ کمکي از ما براي تو سودبخش نخواهد بود. [1] .

انصافا کلام خليفه عباسي حق و درست است؛ چه آنکه موقعيت و منزلت امام - عليه السلام - در دست خلافت عباسي نبوده تا هر کس را که بخواهد به او ببخشد، بلکه شخصيت و عزت آن حضرت از خداي عظيم بوده است. اوست که بهترين بندگانش را براي امامت و ولايت برمي گزيند. و حکومت عباسي با نهايت قساوت و شدت و با تلاش گسترده، در پايين آوردن موقعيت و منزلت امام حسن عسکري - عليه السلام - و ديگر امامان، سعي و کوشش نمود و شديدترين شکنجه هاي را بر پيروان و شيعيان امامان - عليهم السلام - روا مي داشت، با همه اين حال، موفقيت و منزلت آنان روز به روز افزون شد



[ صفحه 125]



و اطمينان و اعتماد و ايمان مردم به آن حضرت، مضاعف گشت، ولي جعفر با ادعاي باطلش - که او داراي ولايت و امامت است - زيان ديد و التماس او از خلافت عباسي، او را سودي نبخشيد و از چنين محوريت و موقعيت بزرگي بهره مند نگرديد.


پاورقي

[1] منتخب الاثر، ص 370.