مسايل ديگري از محمد
«محمد بن عبدالله حميري» نامه اي خدمت آن حضرت نوشت و جواب سوالات ذيل را تقاضا کرد.
سوال اول: مردي سوار محمل است و برف و يخ فراواني به اندازه قامت انسان روي زمين را فراگرفته است و او از اينکه پايين بيايد و روي يخ نمازش را بخواند، مي ترسد، آيا مي تواند نمازش را در محمل بخواند؟
جواب: در وقت ضرورت اشکالي ندارد. ادله رفع عسر و حرج بر ادله اولي که بر اداي نماز بر روي زمين دلالت دارند، حاکم مي باشند، بنابراين، حکم خواندن نماز بر روي زمين هنگام ضرورت، برداشته مي شود.
سوال دوم: مردي در نماز جماعت به امام که در رکوع است، اقتدا مي کند، آيا يک رکعت حساب مي شود؟ چونکه بعضي از اصحاب ما گفته اند:«اگر تکبير رکوع امام را نشنيده، نبايد آن را يک رکعت حساب کند».
جواب: اگر ماموم در يک تسبيح امام در رکوع به امام برسد، يک رکعت حساب مي شود، اگرچه تکبير رکوع را نشنود. اگر امام را در حال رکوع درک کند، قبل از آنکه سرش را از رکوع بردارد، يک رکعت حساب مي شود و ثواب جماعت را برده است.
سوال سوم: آيا اهل بهشت زاد و ولد دارند؟
جواب: زنها در بهشت حامله نمي شوند و زايمان و آلودگي و نفاس ندارند. در بهشت آنچه انسان بخواهد و چشمها لذت ببرند، وجود دارد، همانطوري که خدا فرموده است. بنابراين، اگر فرد مومن بخواهد که صاحب فرزند شود،
[ صفحه 101]
خداوند او را بدون حاملگي زن، مي آفريند، همچنانکه آدم را آفريد.
سوال چهارم: آيا جايز است که مرد دختر زنش را به ازدواج خود درآورد؟
جواب: اگر در دامن او تربيت شده جايز نيست و اگر در دامن او تربيت نشده و مادرش، عيال ديگري بوده است، روايت شده که ازدواج با او جايز است.
«ربيبه» بر شوهر مادرش حرام است و مانند يکي از دخترهاي مرد مي باشد، در صورتي که با مادرش نزديکي کرده باشد، ولي اگر همبستر نشده باشد و او را طلاق داده يا در صورت عقد موقت، مدت را به او بخشيده باشد، دختر بر او حرام نيست.
سوال پنجم: گل قبر با ميت در قبرش قرار مي دهند، آيا اين کار جايزاست؟
جواب: با ميت در قبرش قرار داده شود و به حنوط او مخلوط شود ان شاء الله.
گمان قوي آن است که منظور از «طين القبر» که با ميت در قبر قرار مي دهند، همانا تربيت قبر سيد الشهدا و ريحانه رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - حضرت امام حسين - عليه السلام - مي باشد.
سوال ششم: براي ما روايت شده است که حضرت امام صادق - عليه السلام - بر لنگ پسرش اسماعيل نوشت: «يشهد ان لا اله الا الله» آيا جايز است ما هم با گل قبر (تربت سيد الشهدا يا غيره) آن را بنويسيم.
جواب: جايز است.
[ صفحه 102]
سوال هفتم: آيا جايز است که مردي با گل قبر (تربت سيدالشهدا- عليه السلام-) تسبيح کند و آيا فضيلت دارد؟
جواب: تسبيح درست کند؛ زيرا چيزي افضل از آن نيست و از فضل آن اين است که چنانچه ذکر تسبيح را فراموش کند ولي تسبيح را با دستش بگرداند، برايش تسبيح و ذکر نوشته مي شود.
سوال هشتم: آيا سجده بر قطعه از گل قبر (تربت و مهر خاک قبر حضرت سيد الشهدا - عليه السلام -) جايز است و آيا فضيلت دارد؟
جواب: جايز است و داراي فضيلت مي باشد.
ما مامور شده ايم که جهت تعظيم خداي متعالي بر زمين سجده کنيم و گل و خاک مذکور جزء زمين است. و خاک و تربت کربلا - که محل شهادت سيد جوانان بهشت و ريحانه رسول خدا حضرت سيد الشهداء - عليه السلام - با فضيلت ترين و شريفترين بقعه هاي زمين است، بنابراين، سجده بر تربتي که از کربلا برداشته شده، افضل سجده ها براي خداي متعال است. و گروهي بي ايمان در اين مورد به شيعيان حمله ناجوانمردانه نموده و افترا و بهتان زده و گفته اند که شيعيان عبادت تربت حسيني مي نمايند در حالي که شيعيان، خداي عزوجل را سجده مي کنند و روي بقعه اي که از همه مناطق زمين، افضل است، سجده مي نمايند نه آنکه به تربت، سجده کنند.
سوال نهم: کسي به زيارت قبور امامان - عليهم السلام - مي رود، آيا جايز است که بر قبر سجده کند؟ و آيا براي کسي که کنار قبر بعضي از آن بزرگواران نماز مي خواند، جايز است که پشت قبر بايستد و قبر را در قبله قرار دهد و نزد بالا سر و پايين پا بايستد؟ و آيا جايز است که جلوتر از قبر بايستد و نماز
[ صفحه 103]
بخواند و قبر در پشت سر او قرار بگيرد؟
جواب: اما سجده بر قبر - نه در نافله و نه در نماز واجب و نه در زيارت - جايز نيست و آنچه عمل بر آن است، گذاشتن طرف راست صورت بر قبر است. اما نماز بايد پشت قبر باشد و قبر در جلو قرار بگيرد و جايز نيست که جلوتر و يا مقابل سر و پاها نماز خوانده شود؛ زيرا مساوي مقدم شدن بر امام - عليه السلام - صحيح نيست، اما نماز پشت قبور امامان - عليهم السلام - نه طرف راست و چپ آنان - اشکالي ندارد و بهتر است که طرف بالا سر - به طوري که مساوي سر امام - عليه السلام - نباشد - نماز خوانده شود.
سوال دهم: آيا براي مرد جايز است که تسبيح را با دست چپش بگرداند و تسبيح کند؟
جواب: جايز است و الحمد لله رب العالمين.
سوال يازدهم: مردي که نماز واجب يا نافله مي خواند، آيا برايش جايز است که در حال نماز تسبيح بيندازد؟
جواب: اگر ترس سهو و اشتباه دارد؛ جايز است.
سوال دوازدهم: موقوفه اي است که براي اشخاص معين و اولاد آنان وقف شده است در صورتي که همه آنان بر فروش آن راضي نباشند و بعضي، راضي به بيع آن شوند، آيا جايز است که از اين بعض، خريده شود؟ و آيا بيع وقف جايز مي باشد؟
جواب: اگر وقف بر امام مسلمين باشد، بيع آن جايز نيست و اگر وقف بر گروهي از مسلمانان باشد، هر گروهي آنچه را که توانايي دارند مي فروشند، با هم باشند يا جداي از هم.
[ صفحه 104]
سوال سيزدهم: آيا براي محرم جايز است که جهت جلوگيري از بوي عرق زير بغل، «مرتک و توتيا» استعمال کند.
جواب: جايز مي باشد و توفيق از خداوند متعال است.
سوال چهاردهم: شخصي بر امري شاهد باشد و سپس نابينا شود، آيا شهادت او جايز است؟
جواب: در صورتي که مورد شهادت و وقت آن را در حفظ و ياد داشته باشد، جايز است.
سوال پانزدهم: مردي، مزرعه يا چهارپايي را وقف مي کند و آن را به اسم بعضي از وکلاي وقف، گواهي مي کند، سپس اين وکيل مي ميرد يا وضعش تغيير پيدا مي کند و ديگري متولي آن مي شود، آيا جايز است که شاهد براي اين قائم مقام وکيل سابق، در صورتي که وقف براي يک مرد باشد، شهادت دهد؟
جواب: اين کار جايز نيست؛ چونکه گواهي مذکور براي وکيل نبوده بلکه براي مالک است و خدا فرموده است: (و اقيموا الشهاده). [1] .
سوال شانزدهم: در دو رکعت آخر نمازهاي چهار رکعتي، روايا ت فراواني نقل شده است، در بعضي از آنها خواندن فقط سوره حمد و در برخي ديگر، خواندن تسبيحات، افضل معرفي شده است، حال بفرماييد کدام يک افضل است تا آن را عمل کنيم؟
جواب: سوره حمد در آن دو رکعت، نسخ شده است و قول عالم
[ صفحه 105]
- عليه السلام -:«کل صلاة لا قراءة فيها فهي خداج الا للعليل او يکثر عليه السهو فيتخوف بطلان الصلاه عليه»، تسبيح را نسخ کرده است.
سوال هفدهم: پيش ما مرسوم است که براي درد گلو و سرفه، رب گردو مي گيرند. توضيح آنکه: گردوي تازه را قبل از آنکه سفت شود، به حدي کوبيده مي شود که نرم مي گردد، سپس پخته مي شود تا به نصف برسد و يک شبانه روز مي ماند، بعدا روي آتش قرار مي دهند و هر شش پيمانه از آن، يک پيمانه عسل به آن مي ريزند و مي جوشد و ساييده نوشادر و زاج يماني از هر کدام آنها يک مثقال و با آب به هم زده مي شود، آن وقت يک درهم از زعفران ساييده شده در آن ريخته مي شود و بعد از همه اينها مي جوشد و کف روي آن گرفته مي شود و مثل عسل، غليظ مي گردد، از روي آتش پايين مي آورند و خنک مي شود و خورده مي شود، آيا آشاميدن آن جايز است؟
جواب: در صورتي که مسکر باشد، کم و زيادش حرام است و اگر مسکر نباشد حلال مي باشد.
سوال هيجدهم: مردي کاري برايش پيش مي آيد که نمي داند آن را انجام دهد يا نه؟ دو تا خاتم برمي دارد که در يکي از آنها «نعم افعل؛ بلي انجام بده» و در ديگري «لاتفعل؛ انجام نده» است، پس خير را از خدا مي طلبد و يکي از آنها را برمي دارد و به آن عمل مي کند، آيا اين کار جايز است؟ آيا مي شود گفت اين هم مثل استخاره است؟
جواب: آنچه را که عالم - عليه السلام - سنت قرار داده همانا استخاره به رقاع و نماز است.
سوال نوزدهم: نماز «جعفر بن ابي طالب» در چه وقت افضل است
[ صفحه 106]
و آيا قنوت دارد؟
جواب: افضل اوقات اين نماز روز جمعه است هنگامي که آفتاب بالا آمده باشد و در غير آن، هر شب و روز ايام هفته که بخواهي بخواني فضيلت دارد و جايز است و دو مرتبه قنوت دارد، در رکعت دوم قبل از رکوع و در رکعت چهارم، بعد از رکوع.
سوال بيستم: مردي مقداري از مالش را به قصد برادر ايمانيش کنار مي گذارد، سپس مي بيند که بعضي از فاميلهايش محتاجند، در اين صورت، آن مال به کدام يک از اينان داده شود؟
جواب: به هر کدام از آنان که از نظر ديني به او نزديکتر مي باشند، داده شود و چنانچه به قول عالم - عليه السلام - که فرموده: «خدا صدقه را قبول نمي کند در حالي که فاميل نيازمند است»، توجه کند، بايد بين آنان تقسيم کند تا به فضيلت هر دو مورد نايل شود.
سوال بيست و يکم: براي ما از صاحب عسگر، يعني حضرت امام حسن عسگري - عليه السلام - روايت شده است که از آن حضرت، از نماز در ابرايشم که با کرک خرگوش پوشيده شده باشد، سوال شده و آن حضرت امضا فرموده که جايز است. و نيز از آن حضرت روايت شده که جايز نيست، بنابراين، به کدام يک از اين دو خبر عمل شود؟
جواب: در اين کرکها و پوستها حرام است و اما کرکهاي تنها حلال مي باشد.
از شرايط لباس نمازگزار اين است که از اجزاي حيواني که گوشتش خورده نمي شود، نباشد، بنابراين، نماز با پوست حيوان مذکور - زنده يا مرده - و با مو
[ صفحه 107]
و پشم و کرک و با هيچ چيز از فضله هاي او، به صورت لباس يا مخلوط به آن جايز نيست، بلي فقها فقط ابريشم خالص که به کرک خرگوش و روباه مخلوط نباشد، استثنا کرده اند.
سوال بيست و دوم: از بعضي علما از معناي قول امام صادق - عليه السلام - که مي فرمايد: «لا يصلي في الثعلب و لا في الارانب و لا في الثوب الذي يليه» سوال شد.
جواب: حضرت در پاسخ فرمود: مقصود پوست اين حيوانات است نه غير آنها.
سوال بيست و سوم: در اصفهان يک نوع لباس که با ابريشم تزيين مي شود، تهيه مي کنند، آيا نماز با آن جايز است؟
جواب: نماز جايز نيست مگر با لباسي که تار پود آن پنبه يا کتان باشد.
سوال بيست و چهارم: در مسح بر پاها آيا بايد يکي بر ديگري مقدم شود يا آنکه هر دو با هم مسح شوند؟
جواب: هر دو با هم مسح ميشوند و چنانچه يکي را جلو انداخت، حتما بايد پاي راست را جلو بيندازد.
مسح پاها از سرانگشتان تا برآمدگي روي پاها جز کارهاي وضوست و مسح آنها با هم جايز است و اما اگر بخواهد يکي را پس از ديگري مسح کند، گفته اند که بايد پاي راست را جلو بيندازد.
سوال بيست و پنجم: آيا خواندن نماز جعفر طيار در مسافرت جايز است؟
جواب: جايز است.
[ صفحه 108]
سوال بيست و ششم: اگر کسي در تسبيحات حضرت زهرا - عليهاالسلام - اشتباه کند و بيشتر از سي و چهار تکبير بگويد، آيا بايد برگردد و از اول، سي وچهار تکبير بگويد؟ و اگر تمام 67 عدد را تسبيح بگويد، آيا بايد برگردد و از اول شروع کند؟ و خلاصه چيزي که واجب است چيست؟
جواب: اگر در تکبير اشتباه کند و از سي و چهار مرتبه تجاوز کند، بنابر همان مي گذارد و اگر در تسبيح اشتباه کند و از 67 بگذرد، به همان 67 بنا مي گذارد و اگر تحميد و حمد خدا از صد گذشت، چيزي بر او نيست. [2] .
اين بود بخشي از آنچه از حضرت صاحب العصر - عليه السلام - به ما رسيده است و از زيباترين اثر ماندگار ائمه اطهار - عليهم السلام - مي باشد.
[ صفحه 109]
پاورقي
[1] طلاق : 2.
[2] احتجاج 2 : 309.