بازگشت

نداي آسماني


از علامتهاي حتمي ظهور امام منتظر - عليه السلام - نداي فرشته ي آسماني است که به ظهور آن حضرت بشارت مي دهد و مردم را به سوي حضرت صاحب، دعوت مي کند و در اين زمينه چند دسته روايات آمده است:

دسته ي اول

اين دسته از روايات به صراحت دلالت مي کنند که امام منتظر - عليه السلام - زماني که ظهور کند، بالاي سر مبارکشان فرشته اي است که ندا مي کند: اين همان مهدي است، پس او را پيروي کنيد.

الف - «عبدالله بن عمر» از پيغمبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - روايت مي کند که حضرت فرمود:«مهدي، ظهور مي کند و بالاي سرش ابري است که



[ صفحه 316]



فرشته اي در آن قرار دارد و ندا مي کند که اين خليفه ي خداوند و همان مهدي است، پس از او اطاعت کنيد». [1] .

ب - «محمد بن صبان شافعي» گفته:«در روايات آمده است که امام مهدي هنگامي که ظهور مي کند، فرشته اي بالاي سرش ندا مي کند: اين همان مهدي است که خليفه ي خداوند مي باشد، پس او را تبعيت کنيد و مردم به او ايمان مي آورند و محبت او به دلشان مي افتد. اوست که به شرق و غرب زمين تملک پيدا مي کند و آناني که در ابتدا با او بيعت مي کنند، تعدادشان تعداد اهل بدر و بين رکن و مقام است». [2] .

ج - «ابونعيم» از «ابن عمر» آورده است که پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - فرمود:«مهدي ظهور مي کند در حالي که فرشته اي بالاي سرش ندا مي کنند: اين مهدي خليفه ي خداوند است پس از او اطاعت و پيروي کنيد». [3] .

دسته ي دوم

فرشته اي در آسمان ندا مي کند که امام منتظر - عليه السلام - ظهور کرده پس از او پيروي کنيد:

الف - حضرت امام رضا - عليه السلام- فرمود:«زماني که حضرت مهدي ظهور کند، زمين به نور او روشن مي شود و ترازوي عدل در بين مردم برقرار مي گردد، پس هيچ کس به ديگري ظلم نمي کند و زمين در اختيارش مي باشد



[ صفحه 317]



و منادي از آسمان ندا مي کند - و همه ساکنين زمين نداي او را مي شنوند - آگاه باشيد که حجت خدا در کنار خانه ي خدا ظهور کرده و حق در او و با اوست پس از او پيروي کنيد. و آن قول خداست که مي فرمايد: (و ان نشا ننزل عليهم من السماء آيه فظلت اعناقهم لها خاضعين)».

ب - «ربعي بن خراش» از حذيفه در مورد حديث سفياني نقل مي کند که گفت: «او گردنهاي کساني را که به بلاد روم فرار کرده اند، در درب دمشق مي زند و وقتي که چنين شد، منادي از آسمان ندا مي کند اي مردم! دوران ستمکاران و منافقان و پيروان آنان به پايان رسيد و بهترين امت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - يعني همان مهدي، صاحب ولايت بر شماست، پس در مکه به او ملحق شويد». [4] .

ج - «حذيفه ي يماني» از پيغمبر اسلام نقل مي کند که فرمود: «در چنين وقتي - يعني جنايات سفياني - از آسمان ندا مي شود:«اي مردم! خداوند متعال، روزگار جباران و ظالمان را به پايان رسانده و بهترين افراد امت محمد؛ يعني حضرت مهدي - عليه السلام - را ولي شما قرار داده است، پس در مکه به او ملحق شويد». [5] .

د- حضرت علي - عليه السلام - فرمود:«در سه وقت منتظر فرج باشيد، گفته شد آن سه مورد چه چيز مي باشند؟ فرمود: وقتي که شاميان بين خودشان اختلاف کنند و وقتي که پرچمهاي سياه خراسان در رفت و آمد شوند و در وحشت و فزع ماه رمضان. به آن حضرت گفته شد: فزع و تکان در ماه رمضان چيست؟ فرمود: منادي از آسمان ندا مي کند به طوري که شخص در



[ صفحه 318]



خواب را بيدار و شخص بيدار را تکان مي دهد و دختر جوان از سراپرده اش بيرون مي آيد و همه صداي آسماني را مي شنوند و هر کس از هر طرف مي آيد، مي گويد من هم صدا را شنيدم». [6] .

ه- حضرت اميرالمومنين - عليه السلام - فرمود:«وقتي که منادي از آسمان ندا کند که حق حتما در آل محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - است، در چنين زماني حضرت مهدي - عليه السلام - ظهور مي کند و مردم خوشحال مي شوند و ظهور آن حضرت مساله ي روز همگان مي گردد». [7] .

دسته ي سوم

اين دسته، تصريح دارند فرشته اي که ندا مي کند و ظهور حضرت مهدي - عليه السلام - را بشارت مي دهد، «جبرئيل» است:

حضرت امام محمد باقر - عليه السلام - مي فرمايد:«آن صدا در ماه رمضان و در شب جمعه است، پس بشنويد و اطاعت کنيد. و در آخر روز، شيطان ملعون صدا مي زند که فلاني - شايد سفياني باشد - مظلومانه به قتل رسيد و مردم را تشکيک و به ترديد مي اندازد و در آن روز، چه مردم فراواني هستند که در شک و تحير قرار مي گيرند».

آن حضرت فرموده است:«پس اگر صداي اول را در ماه رمضان شنيديد شک نکنيد که آن صدا از جبرئيل است و نشانه اش آن است که به نام مهدي و پدر آن حضرت، صدا مي کند». [8] .



[ صفحه 319]




پاورقي

[1] العرف الوردي 2 : 61.

[2] اسعاف الراغبين، چاپ شده بر حاشيه ي نور الابصار، ص 130 - 127.

[3] فرائد السمطين.

[4] الملاحم و الفتن 3 : 104.

[5] عقد الدرر، باب سوم، حديث 49.

[6] همان مدرک، حديث 143.

[7] الملاحم و الفتن، ص 36.

[8] عقد الدرر، باب چهارم، حديث 148.