بازگشت

تأکيد روايات به خروج دجال


روايات تاکيد دارد که دجال، قبل از ظهور حضرت مهدي - عليه السلام - خروج مي کند و اينک برخي از روايات:

1- «هشام» فرزند «عامر» از پيغمبر اکرم نقل مي کند که:«بين خلقت آدم تا قيام قيامت چيزي بزرگتر از دجال نيست». [1] .

و معناي اين حديث آن است که مساله ي دجال از مهمترين حوادث جهان آفرينش است چه آنکه خروج او همراه با فتنه ها و فريبها و خونريزيهاي فراوان است.

2- «انس بن مالک» از پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - نقل مي کند که فرمود:«همه ي پيغمبران به دجال دروغگو انذار و هشدار داده



[ صفحه 299]



شده اند، البته دجال اعور است و پروردگار شما چنين نيست و بين دو چشم او نوشته شده که کافر است». [2] .

3- «اسماء بنت يزيد» از پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - نقل مي کند که آن حضرت در منزل من بود و سخن از دجال شد، فرمود: بين دو دست او سه سال است؛ در يک سال آنها، ثلث باران آسمان و دو ثلث روييدنيهاي زمين قطع مي شود. در سال دوم آنها، آسمان و زمين، همه ي باران و گياه را قطع مي کنند، پس همه ي چهارپايان - دنداندار و سم دار - از بين مي روند.

و شديدترين فتنه ي دجال آن است که نزديک اعرابي مي آيد و مي گويد: اگر من شترت را زنده کنم آن وقت مرا پروردگارت نمي داني؟ اعرابي مي گويد: آري، پس شياطين به صورت شتر با نشاط و با پستانهاي درشت و دندانهاي بزرگ درمي آيند و نزد مردي که برادر و پدرش مرده اند مي روند و به او مي گويند اگر پدر و برادرت را زنده کنيم، آن وقت عقيده پيدا مي کني که ما پروردگار تو هستيم؟ جواب مي گويد: آري، آن وقت شياطين مانند پدر و برادر او درمي آيند».

اسماء مي گويد: آن حضرت به خاطر کاري از خانه بيرون رفت و سپس برگشت و افراد آن خانه هنوز به خاطر مطالبي که راجع به دجال از آن حضرت شنيده بودند، در فکر و اندوه بودند، پس پيغمبر، ما را تا نزد درب برد، سپس رو به اسما کرد و به او فرمود:«سرگردان و مبهوتي؟».

اسما گفت: يا رسول الله! با صحبت دجال، دلمان از جا کنده شد.



[ صفحه 300]



پيغمبر - صلي الله عليه و آله و سلم - فرمود:«اگر دجال خروج کند و من زنده باشم مقابلش مي ايستم و مانع فريبکاريهاي او مي شوم و گرنه پروردگارم حافظ و مدافع هر مومن مي باشد». [3] .

4- «ابو امامه باهلي» روايت مي کند که پيغمبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - فرمود: «از وقتي که خداوند متعال بني آدم را آفريده، هيچ فتنه اي بزرگتر از فتنه ي دجال نبوده است. و همه ي پيامبران امتشان را از فتنه ي دجال هشدار داده اند و من آخرين آنان و شما آخرين امتها هستيد، بنابراين، دجال حتما در اين امت خروج مي کند... و از بين شام و عراق مي باشد و هرجا که مي رسد تحير و سرگرداني ايجاد مي کند، من او را براي شما تعريف مي کنم که هيچ پيامبري را چنين تعريف نکرده باشد. او مي گويد: من پيامبرم و بعد از من پيامبري نيست، سپس مي گويد: من پروردگار شما هستم.. از فتنه هاي او بودن آتش و جنت با اوست، پس آتش او بهشت و بهشت او آتش است، هر کس به آتش او گرفتار شود، به خدا پناهنده شود و اوايل سوره ي کهف را قرائت کند تا بر او برد و سلام شود، همچنانکه آتش بر ابراهيم چنين شد. و از فتنه او اين است که به اعرابي مي گويد: اگر پدر و مادرت را زنده کردم، گواهي مي دهي که من پروردگار تو هستم، او مي گويد: آري. آن وقت دو شيطان به شکل پدر و مادر او درمي آيند و به او مي گويند فرزندم از او اطاعت کن؛ زيرا او پروردگار تو مي باشد...». [4] .



[ صفحه 301]




پاورقي

[1] عقد الدرر، ص 324.

[2] همان مدرک، ص 323.

[3] عقد الدرر، ص 329.

[4] عقد الدرر، ص 334 - 332.