بازگشت

ابن خلدون


«ابن خلدون» در مقدمه اش فصلي را عنوان کرده است که در آن روايات و احاديث فراواني را که محدثين از پيغمبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - روايت کرده اند و به آنها ايمان آورده اند، ترديد و انکار کرده و خيال کرده که آن روايات، بي اساس و بي سند است. و دانشمند گرانمايه و استاد محقق، «احمد شاکر» در جواب و رد ابن خلدون، اقدام نموده و چنين گفته است:

«اما ابن خلدون وارد چيزي شده است که دانش آن را نداشته و وارد امر پر زحمتي شده که مرد اين ميدان نبوده است. ابن خلدون به امور سياسي و دولت مشغول بوده و در خدمت پادشاهان و امرا بوده است و لذا توهم کرده که موضوع حضرت مهدي - عليه السلام - يک عقيده ي شيعي است يا آنکه خودش را در اين موضوع به وهم و خيال انداخته است و بر آن اساس در مقدمه ي مشهورش



[ صفحه 271]



فصل طولاني را باز کرده و عنوان آن را (فصلي در امر فاطمي و آنچه مردم در مورد او...) [1] گذاشته است.

استاد احمد شاکر، در نقد و رد وهم ابن خلدون گفته است که انکار او نسبت به حضرت امام منتظر - عليه السلام - انکار يکي از ضروريات دين و مسلميات سنت است؛ زيرا رواياتي که در شأن حضرت مهدي - عليه السلام - از پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - روايت شده است به حد تواتر مي باشد و به هيچ وجه جاي ترديد و انکار نيست.


پاورقي

[1] شرح مسند الامام احمد 5 : 197.