برخي از انجيل ها علاماتي را براي ظهور مسيح - عليه السلام - ذکر کرده اند:

در «انجيل مرقس» آمده است:«هنگامي که مسيح بر کوه زيتون مقابل هيکل نشسته بود، پطرس و يعقوب و اندراوس جداگانه از مسيح - عليه السلام - پرسيدند که خروج تو چه وقت است؟ و علامت ظهور توچيست؟ جواب داد:

«نگاه کنيد... هيچ کس شما را گمراه نکند؛ چونکه بسياري به نام من مي آيند و مي گويند ما آنيم و بسياري را به گمراهي مي کشانند، پس اگر شنيديد جنگها و اخبار جنگها را به وحشت نيفتيد؛ زيرا چاره اي از آنها نيست. لکن اين انتهاي کار نيست؛ چونکه امتي بر امتي و مملکتي بر مملکتي خواهند برخاست و زلزله ها در جاهايي حادث خواهد شد و قحطي ها و اغتشاشها پديد مي آيد و اينها ابتداي دردهاي زه مي باشد، لکن شما از براي خود احتياط کنيد؛ زيرا شما را به شورا خواهند سپرد و در کنايس، تازيانه ها خواهند زد...

لازم است که انجيل اول بر تمام امتها موعظه شود و چون مکروه ويراني را - که به زبان دانيال نبي گفته شده است در جايي که نمي بايد - برپا ببينيد آنکه مي خواند بفهمد، آنگاه آناني که در يهوديه مي باشند، به کوهستان فرار کنند و هر کس که بر بام باشد، به زير نيايد و داخل نشود تا خبري را بردارد و کسي که در مزرعه هست، برنگردد تا رخت خود را بردارد... پس هرگاه کسي به شما گويد اينک مسيح دراينجاست يا اينک در آنجاست، باور نکنيد؛ زيرا مسيحيان دورغ و انبياي کذاب ظاهر شده و آيات و معجزات از ايشان صادر



[ صفحه 239]



خواهد شد به قسمي که اگر ممکن بودي برگزيدگان را هم گمراه نمودندي، شما برحذر باشيد، اينک از همه ي امور شما را پيش خبر دادم...

و در آن روزهاي بعد از آن مصيبت، خورشيد، ريک گردد و ماه، نور خود را بازگيرد و ستارگان از آسمان فرو ريزند و قواي افلاک، متزلزل خواهد گشت، آنگاه پسر انسان را ببينند که با قوت و جلال عظيم برابرها مي آيد در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهاي زمين تا به اقصاي فلک فراهم خواهد آورد...

هر آينه به شما مي گويم تا جميع اين حوادث واقع نشود، اين فرقه نخواهند گذشت، غير از پدر، هيچ کس اطلاع ندارد؛ نه فرشتگان در آسمان و نه پسر». [1] .

مسيحي ها در تمام دوره هاي تاريخشان، منتظر خروج سيد مسيح - عليه السلام - بوده و مي باشند. «امير شکيب ارسلان» مي گويد:«هوارت فرانسوي صاحب تاريخ عرب، نقل مي کند که «انکليزيا» وارد بيت المقدس شد و در وادي اي که گفته مي شود به زودي دينونه در آن قرار مي گيرد، اقامت نمود و در آنجا هر روز صبح، طبل را مي کوبيد و منتظر حشر او بود. و شنيدم که زن انگليزي - به گمانم- به قدس آمد به خاطر حضرت مسيح - عليه السلام - مرتب، چاي دم مي کرد.

و «لامرتين» شاعر فرانسوي در سفرنامه اش براي کوه لبنان نقل مي کند که در روستاي «جون»، خانم «استيرستانوب» دختر برادر وزير انگليزي مشهور را ملاقات کرده و مشاهده کرده که اسب زين کرده هميشه نزد آن خانم حاضر



[ صفحه 240]



بوده تا اگر حضرت مسيح - عليه السلام - ظهور کرد و به آنجا رسيد، سوار آن اسب شود». [2] .

اينها نمونه اي بود از آنچه رهبران فکري مسيحيت آن را در مورد ظهور حضرت عيسي - عليه السلام - اعلان کرده اند و اما مسلمين به جهت اخبار متواتر، ايمان دارند که حضرت عيسي - عليه السلام - به زمين برمي گردد نه آنکه خود مستقلا اصلاح بشريت نمايد، بلکه در کنار حضرت امام منتظر - عليه السلام - و از ياران و معاونين حضرت مهدي - عليه السلام - در اقامه ي حق و تغيير روش زندگي و تبديل آن به آنچه افضل و اعلي است، مي باشد.