بازگشت

طول عمر امام عصر


از عمر صاحب العصر - عليه السلام - سوال زيادي شده است که چگونه آن حضرت تا به حال پيش از 1150 سال عمر کرده است و آثار طبيعي اين همه عمر، پيري و شکستگي، بر او مسلط نشده است؟

در جواب اين سوال گفته مي شود که اولا: طولاني شدن عمر انسان از نظر عقلي ممکن است و جزء محالات و ممتنعات نيست. و از قبيل اينکه چيزي در آن واحد، هم فرد باشد و هم زوج، نمي باشد، بلکه مانند صعود انسان به کره ي ماه يا به کره ي ديگر مي باشد که عقلا ممکن است و لذا بعد از آنکه علل و اسباب آن فراهم گرديد، صعود آن عملي شد. بنابراين، طولاني شدن عمر انسان عقلا



[ صفحه 203]



ممکن و از نظر علمي و عينيت خارجي بلااشکال است. و وقتي که مشيت و اراده ي خدا بر آن تعلق گرفت، جسم او از عوامل و اثرات طبيعي مالوف، مصون و محفوظ مي ماند و پيري و نابودي به سراغ او نمي آيد. و در قرآن کريم هم نمونه دارد؛ مثل اينکه حضرت نوح 950 سال در ميان قوم خودش عمر کرده است. بنابراين، چرا طول عمر نوح را مي پذيريم ولي طولاني شدن عمر حضرت مهدي - عليه السلام - را نمي پذيريم؟! و حال آنکه هر دوي اينها ماموريت اصلاح اجتماع انساني را دارند.

ثانيا: اگر فرضا تسليم اين مطلب شويم که عمر صدها و هزارها سال، امر غير ممکني باشد؛ چونکه نقض عوامل طبيعي لازم مي آيد، ولي مي گويم که اين کار براي خداي متعال ممکن و شدني است، همچنانکه آتش را - که علت تامه ي احراق و سوزاندن بود- براي خليلش ابراهيم سرد و سلامت نمود [1] و دريا را براي پيغمبرش موسي شکافت و موسي و قومش را نجات داد و فرعون و قومش را غرق نمود. پس وقتي که خداي متعال مي تواند اين کارها را انجام دهد، پس مي تواند وليش را از آفات طبيعي و اثرات آن مصون و محفوظ بدارد. خداوند متعال، قوانين عادي و طبيعي را از کار مي اندازد همچنانکه نگذاشت کفار و مشرکين مکه، پيغمبرش را ببينند و او در جلو چشمهاي آنان بيرون رفت و آنان او را نديدند.


پاورقي

[1] انبياء : 69.