بازگشت

در ستايش خداوند کريم


حکيم نظامي گنجوي (متوفاي 614 ق) در سرآغاز هر «پنج گنج» ماندگار خود با زباني فاخر و رسا، از توحيد حضرت باري سخن مي گويد و به پيشگاه آفريدگار جهان هستي، نيايشي بيدلانه دارد. ابياتي از مثنوي هاي پر شور او را مرور مي کنيم:



اي همه هستي ز تو پيدا شده

خاک ضعيف از تو توانا شده



زير نشين علمت، کاينات

ما به تو قائم، چو تو قائم به ذات



هستي تو، صورت پيوند ني

تو به کس و کس به تو مانند، ني



آن چه تغير نپذيرد، تويي

و آن که نمرده ست و نميرد تويي



ما همه فاني و بقا بس تو راست

ملک تعالي و تقدس، تو راست



هر که نه گوياي تو، خاموش به

هر چه نه ياد تو، فراموش به [1] .



بسم الله الرحمن الرحيم

هست کليد در گنج حکيم



پيش وجود همه آيندگان

بيش بقاي همه پايندگان



اول و آخر به وجود و صفات

هست کن و نيست کن کاينات



کيست درين ديرگه دير پاي

کو «لمن الملک» زند جز خداي؟



پرورش آموختگان ازل

مشکل اين کار نکردند حل





[ صفحه 52]





کز ازلش علم، جه درياست اين؟!

تا ابدش ملک، چه صحراست اين؟!



اول او، اول بي ابتداست

آخر او، آخر بي انتهاست [2] .




پاورقي

[1] مخزن الاسرار، حکيم نظامي گنجه اي، به تصحيح حسن وحيد دستگردي، به کوشش دکتر سعيد حميديان، نشر قطره، چاپ اول، سال 1376، ص 7 و 8.

[2] همان، ص 3 و 4.