بازگشت

در ستايش رسول خدا


مثنوي هاي بلند و عرفاني شيخ فريدالدين عطار نيشابوري (متوفاي 627 ق) حاکي از ارادت قلبي و بي شايبه ي اين عارف بلندآوازه به آل الله است و منطق الطير و اسرارنامه و مظهرالعجايب او، مشحون از معارف ژرف و زلال اسلامي است. از اوست:



ثنايي نيست با ارباب بينش

سزاي صدر و بدر آفرينش



رقوم آموز سر لا يزالي

جهان افروز تعليم معالي



هنوز آدم ميان آب و گل بود

که او، شاه جهان جان و دل بود



در آدم بود نوري از وجودش

و گر نه کي ملک کردي سجودش؟ [1] .



متاسفانه برخي از پژوهشگران ما، سعي بليغي در غير شيعي نشان دادن اين عارف پرآوازه دارند و به هيچ روي مقتضيات زماني عطار و حاکميت جو اختناق - که توسط حکمروايان سني توصيه و اعمال مي شد - در روزگار او را در نظر نمي گيرند و با کنار نهادن آثاري از عطار که عطر و رنگ آل الله دارد، بر غير شيعي بودن او پاي مي فشراند. ابياتي از يک مثنوي مناقبي او را مرور مي کنيم:



دوستي احمد و حب علي

مي کند آينيه ي دل منجلي



مصطفي را، بن عم و داماد بود

پيک حضرت [2] را به حق استاد بود



اي به محشر تو شفاعت خواه من

قرة العين رسول و شاه من



دست ما و دامن تو اي امير!

اين فقير مبتلا را دست گير [3] .





[ صفحه 38]



اگر ابياتي از اين دست، دليل شيعي بودن عطار نباشد، مسلما غير شيعي بودن او را اثبات نمي کند:



تو چرا کس بر علي بگزيده اي؟

غالبا گفت نبي نشنيده اي!



مصطفي، او را وصي خويش خواند

از همه اصحاب، او را بيش خواند



گفت احمد گوش کن اي خارجي!

بگذر از بغض علي گر قابلي



تو مرا کردي نشانه بهر تير

اين زمان برخيز و بي ايمان بمير [4] .



در طريقت، مرتضي را ديده ام

در حقيقت، گفت او بشنيده ام



هر چه در من گشته پيدا، سر اوست

هر که اين اسرار دريابد، نکوست [5] .



نمونه هاي معدودي که از حوزه هاي متعدد شعر آييني به دوست داران ادب شيعي ارائه شد، دسته گل هايي بود از بوستان هميشه سر سبز شعر فارسي که از ديرباز، رايحه ي دل انگيز مفاهيم ارزشي را در خلوت خاطر شيفتگان شعر آييني مي پراکند و مشام جان آنان را معطر مي سازد.

ترديدي نيست کساني که با منابع متقن اسلامي آشنايي دارند و عطش جان خود را از زلال جاري معارف شيعي فرومي نشانند، تاثيرپذيري آفرينندگان اين آثار بديع و ماندگار را از کلام آسماني قرآن و معارف اسلامي و روايات ماثور از حضرات معصومين عليهم السلام انکار نمي کنند و بر صبغه ي اسلامي مفاهيم ارزشي اين آثار منظوم، پاي مي فشارند و بر اين باورند که اين نخل هاي سر سبز و تنومند در گستره ي بهارآفرين شعر فارسي، ريشه در چشمه ي هميشه گواراي معارف اسلامي دارند.


پاورقي

[1] نعت حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و اله و سلم در شعر فارسي، دهشيري، ص 193.

[2] اشاره به جبرئيل امين دارد.

[3] مظهرالعجائب و مظهرالاسرار، به تصحيح احمد خوشنويس «عماد»، انتشارات سنايي، 1345، ص 8-3.

[4] لسان الغيب به ضميمه مفتاح الاراده، به اهتمام احمد خوشنويس «عماد» انتشارات محمودي، تهران، ص 22 و 23.

[5] همان، ص 133.