بازگشت

تو چرا دير مي کني؟






اي آخرين ستاره که تاخير مي کني

من زود آمدم، تو چرا دير مي کني؟



من زودتر آمدم، به يقيني که خواب رفت

خوابي که اي نيامده! تعبير مي کني



اي آخرين ستاره! که با خنده اي زلال

شب را، اسير صبح فراگير مي کني



با من بگو: نرفته به صبح تو مي رسم

يا آن که وعده وعده مرا پير مي کني؟ [1] .




پاورقي

[1] عليرضا دهلرويه.