يار آمدني است
فروغ بخش شب انتظار، آمدني است
رفيق آمدني، غمگسار آمدني است
به خاک کوچه ي ديدار آب مي پاشند
بخوان ترانه، بزن تار، يار آمدني است
ببين چگونه قناري ز شوق مي لرزد!
مترس از شب يلدا، بهار آمدني است
صداي شيهه ي رخش ظهور مي آيد
خبر دهيد به ياران: سوار آمدني است
بس است هر چه پلنگان به کوه خيره شدند
يگانه فاتح اين کوهسار، آمدني است [1] .
پاورقي
[1] مرتضي اميري اسفندقه.