بازگشت

بهار در راه است






جه باشم و چه نباشم، بهار در راه است

بهار، همنفس ذوالفقار در راه است



نگاه منتظران، عاشقانه مي خواند

که: آفتاب شب انتظار، در راه است



به جاده هاي کسالت، به جاده هاي تهي

خبر دهيد که: آن تکسوار در راه است



کسي که با نفس آفتابيش دارد

سر شکستن شبهاي تار، در راه است





[ صفحه 392]





کدام جمعه؟ ندانسته ام! ولي پيداست

که آن وديعه ي پروردگار در راه است



دلم خوش است ميان شکنجه ي پاييز

چه باشم و چه نباشم، بهار در راه است [1] .




پاورقي

[1] محمود سنجري.