بازگشت

کي مي آيي؟!


با نيامدنت،

باران که نباريد،

هيچ...

ابرکي هم از آسمان مان نگذشت!

کي مي آيي؟

نمي دانم!

چشم هاي بهار

بي نگاه تو مي لرزد

نگاه پنجره ها

بي چشمان تو تاريک است. [1] .


پاورقي

[1] سيد علي ميرباذل (منصور).