بازگشت

گل نرگس






بيا تا نغمه ي شوق از نهاد خاک برخيزد

غبار از خاطر آيينه ي افلاک برخيزد



اگر در جلوه آري گوهر پاک وجودت را

صدف از دامن دريا، گريبان چاک برخيزد



گل شوق تو را در ديده مي کارم، مگر امشب

دل از خواب گران آرزو، چالاک برخيزد



اگر پا در رکاب آري، به پابوس سمند تو

هزاران لاله ي خونين جگر از خاک برخيزد



ببار اي ديده! امشب قطره قطره اشک بر دامن

که از دل، شعله شعله آه آتشناک برخيزد



به هنگام ظهور تو، تو اي خورشيد نوراني

به پيش پاي تو چون خاکيان، افلاک برخيزد



مگر حرف مرا تکرار سازد اي گل نرگس!

سخن با کوه مي گويم، کزو پژواک برخيزد



به شوق نرگس مست تو اي مهر جهان آرا!

بس گل نغمه ي مستي ز ناي تاک برخيزد [1] .




پاورقي

[1] جواد جهان آرايي.