ميلاد نور
مرحوم شيخ صدوق، در کتاب ارزشمند خويش، [1] از «حکيمه» دخت گرانقدر امام جواد عليه السلام آورده است که: يازدهمين امام نور حضرت عسکري عليه السلام پيام رساني بسوي من گسيل داشت و مرا بخانه خويش فرا خواند.
هنگامي که وارد شدم فرمود: «عمه جان! افطار امشب را نزد ما باش چرا که امشب، شب مبارک پانزدهم شعبان است و در چنين شبي خداوند، جهان را به نور وجود حجت خويش، نوربارن خواهد ساخت.»
در روايت ديگري آمده است که فرمود: «در چنين شبي، حضرت مهدي عليه السلام ديده به جهان خواهد گشود. همو که خداوند، زمين را پس از مردنش به دست او و با ظهور او زنده و پرطراوت خواهد ساخت.»
پرسيدم: «سرورم! مادر او کيست؟»
[ صفحه 189]
فرمود: «نرجس، بانوي بانوان»
گفتم: «فدايت گردم! من در او هيچ نشان و اثري از آنچه نويد مي دهيد نمي بينم.»
فرمود: «حقيقت همان است که گفتم، آماده باشد!»
پس از اين گفتگو به خانه «نرجس» آمدم.
آن وجود گرانمايه به عنوان تجليل و احترام از من، آمد تا کفشهاي مرا درآرد و مرا تکريم کند که در پاسخ احترام او گفتم: «از اين پس، شما سرور من و سرور خاندانم خواهيد بود.»
او از سخن من شگفت زده شد و گفت: «عمه جان! چگونه ممکن است در حالي که شما دختر امام، خواهر امام و عمه امام هستيد و خود بانويي ارزشمند و پرواپيشه و بادرايت و من خدمتگزار شما هستم.»
حضرت عسکري عليه السلام گفتگوي ما را شنيد و فرمود: «عمه جان! خداوند به شما پاداش نيک عنايت فرمايد.»
پاورقي
[1] اکمال الدين، ص 424.