بازگشت

فرق ميان اصحاب و انصار آن حضرت


ميان اصحاب و انصار آن حضرت، فرق است چرا که اصحاب آن گرامي همان 313 نفر هستند که اميرمؤمنان و امام صادق عليهم السلام آنان را: «پرچمدار ياوران آن گرامي» تعبير کرده اند و اين بيانگر اين واقعيت است که آنان داراي تواناييها، کاراييها، آگاهيها، کفايتها، مديريتها و صلاحيتهاي لازم و بالايي براي فرماندهي و سازمان بخشيدن به نيروي طرفدار حق اند، که امام صادق عليه السلام از آنان تعبير به: «حکام الله في ارضه» [1] مي کند.

بزودي بحث خواهيم کرد که هر کدام از اينان نقش مهمي در سازماندهي و فرماندهي لشکر امام عصر عليه السلام و فتح کشورها و اداره ي امور جامعه و ديگر حل مشکلات دارند.

اما انصار امام مهدي عليه السلام را، مردم پاکباخته و باايمان و شايسته کرداري تشکيل مي دهند که با قيام امام عليه السلام از مکه، به تدريج به لشکر او مي پيوندند و با همه ي وجود در خدمت اجراي برنامه و گامهاي بلند اصلاحي آن حضرت قرار مي گيرند و با دشمنان حق و عدالت، تا محو بيداد و سرشار ساختن زمين و زمان از عدل و داد، پيکار همه جانبه مي نمايند.



[ صفحه 602]



در بحثهاي آينده خواهد آمد که حضرت مهدي عليه السلام به هنگام حرکت از مکه با ده هزار قهرمان، که انصار او هستند حرکت اصلاحي را آغاز مي کند و تازه اينان بخشي از ياران او هستند و در عراق، «سيد هاشمي» با 12 هزار نفر به او مي پيوندند.

علاوه بر انبوه انبوه از انسانهاي شايسته و کارآ به ياري اهداف و آرمانهاي والاي آن حضرت مي شتابند، انبوه فرشتگان نيز ياران او خواهند بود که براي تحقق اهداف بزرگ و اجراي دستوراتش حاضر مي گردند.

در زيارتنامه ها و دعاهايي که از امامان معصوم عليهم السلام رسيده است به همه ي انسانها رهنمود داده است که: از پروردگار خويش بخواهند تا آنان را از ياران و مددکاران و جهادگران راستين، به فرمان او قرار دهد که در اينجا برخي از آنها را مي آوريم:

1- در زيارت عاشورا از جمله مي خوانيم:

«... و أسأل الله البر الرحيم ان يرزقني مودتکم و ان يوفقني للطلب بثارکم مع الامام المنتظر الهادي من آل محمد....» [2] .

يعني: و از خداي نيکوکار و پرمهر مي خواهم که دوستي شما را روزيم سازد و مرا براي خونخواهي شما، به همراه «امام منتظر» و هدايت کننده به راه حق و عدالت از خاندان محمد صلي الله عليه و اله و سلم توفيق ارزاني دارد.

2- و نيز در زيارتي که از حضرت باقر عليه السلام رسيده است مي خوانيم که:

«... و ان يرزقني طلب ثاري مع امام هدي ظاهر ناطق بالحق منکم....» [3] .

يعني: و از خدا مي خواهم که خونخواهي شما را به همراه امام هدايت و گوياي به حق از شما خاندان وحي و رسالت که آشکار خواهد شد، روزيم سازد.

3- و در زيارتي که از خود امام مهدي عليه السلام روايت شده است از جمله مي خوانيم



[ صفحه 603]



که:

«... و اجعلني من انصاره و اعوانه و اتباعه و شيعته....» [4] .

يعني: بارخدايا! مرا از ياران و مددکاران و پيروان و شيعيان او قرار ده.

4- و مي خوانيم که:

«اللهم کما جعلت قلبي بذکره معمورا فاجعف سلاحي بنصرته مشهورا...» [5] .

يعني: بارخدايا! همانگونه که قلبم را به ياد او آباد و آزاد ساختي، اينک سلاح ستم ستيز مرا نيز براي ياري او و اهداف بلندش برهنه و آخته دار و اگر ميان من و او مرگ -که آن را بر بندگانت بصورت يک قانون مقرر و آن را بر مخلوقت برخلاف تمايل آن مسلط ساختي- حائل شد مرا به هنگام ظهور آن حضرت از آرامگاهم در حالکيه کفن بر شانه انداخته و به کمر بسته ام برانگيخته ساز تا پيشاروي آن اصلاحگر بزرگ جهاني، جهاد کنم و در صف کساني قرار گيرم که آنان را در کتاب آسماني ات ستوده و فرموده اي: «کانهم بنيان مرصوص.» [6] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 326.

[2] زيارت عاشورا غير معروفه.

[3] بحارالانوار، ج 101، ص 292.

[4] بحارالانوار، ج 101، ص 83، زيارت آل يس.

[5] بحارالانوار، ج 101، ص 103.

[6] سوره صف، آيه ي 4.