کساني که به انگيزه جاه طلبي و قدرت خواهي چنين ادعاي دروغين
اينان کساني بودند که به انگيزه هاي فريبکارانه و جاه طلبانه ادعاي مهدويت نمودند و براي جلب عواطف و احساسات، تسخير دلها و قلبها و بدست آوردن قدرت و عظمت به دروغ و دجالگري، خود را مهدي نجات بخش معرفي کردند.
اين گروه بسيارند، از جمله ي آنان «مهدي عباسي» است، پدرش منصور دوانيقي ادعا کرد که پسرش مهدي عباسي، همان مهدي موعود است، با اينکه اين عنصر فريبکار پيش از اين ادعا، به محمد بن عبدالله محض، بعنوان مهدي نجات بخش دست بيعت فشرده بود و او را مهدي نجات بخش مي دانست.
راستي که رسواييهاي فرصت طلبان و دنياپرستان و فريبکاران را تماشا کن و بنگر که آنان چگونه با عقايد و انديشه ها و مفاهيم مقدس، براساس هواي دل خويش و طبق شرايط و اوضاع، بازي مي کردند!! و هر چند گاهي يکي از آنان طبق هواها، کششها و تمايلات خويش با دستاويز ساختن اين اصل عقيدتي و ديني، ظهور مي کرد و به دروغ خود را مهدي نجات بخش عنوان مي ساخت.
شگفتا! از بي حيايي اين گروه و گزافه گويي اينان که چگونه آشکارا در برابر خدا و خلق به دروغ رسوا و فصاحت بار، دست مي يازيدند با اينکه خود به خوبي مي دانستند که ادعايشان دروغي رسوا و بيش نيست، چرا که امام مهدي عليه السلام را که پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم و امامان اهل بيت عليهم السلام نويد آمدنش را دادند، داراي صفات ويژه و نشانه ها و علائم خاص و ويژگيهاي مشخص و معين و معلومي است کمه هيچ دجال و دروغپردازي نمي تواند آن روايات و آن ويژگيها را بر خود منطبق سازد و خود را بجاي آن امام راستين جا بزند.
مشهورترين ويژگيهاي آن حضرت اين است که: او در نقش اصلاحگري بي نظير است که زمين را سرشار از عدل و داد مي کند آن هم پس از آنکه از ظلم و بيداد لبريز گردد.
اينک بايد پرسيد که: «آيا دروغپردازان توانستند چيزي از ستم و بيداد
[ صفحه 572]
جهاني را که جامعه ها و تمدنها و کران تا کران گيتي را فراگرفته است، از ميان بردارند؟»
و عجيبتر از اين فريبکاران، آن ابلهاني بودند که ادعاهاي پوچ و دروغين اينان را باور نمودند و به آنان و بافته هاي خرافيشان دل بستند با اينکه مي ديدند که روايات رسيده از پيامبر و امامان نور عليهم السلام در اين مورد، بر اين فريبکاران هرگز تطبيق نمي کند.
اين بلاهت و آفت پذيري برخي، هر دليلي داشته باشد، يک دليل آن فقدان انديشه و عقيده ي صحيح و فقر فرهنگي و ديني است که اين آفت پذيران بدان گرفتار بوده و از آن رنج مي برند. و به همين دليل هم با هر صدايي همآوا مي شوند و با هر بادي به راه مي افتند.