نويد ولادت صدوق و برادرش
دوران سفارت سومين سفير خاص، «جناب حسين بن روح» بود.
شيخ بزرگوار، علي بن حسين بابويه، پدر شيخ صدوق، از نايب سوم خواست که از حضرت مهدي عليه السلام تقاضا نمايد تا آن حضرت از خداي بزرگ بخواهد که پسري به او ارزاني دارد، پس از سه روز پاسخ آمد که:
[ صفحه 328]
«انه عليه السلام قد دعا لعلي بن الحسين، و سيولد له ولد مبارک و سيولد له بعد هذا الولد أولاد ايضا.»
يعني: ]حضرت[ براي «علي بن حسين» دعا کرد و خواسته ي او را از خدا طلب نمود، بزودي براي او پسري نيکوکار و مبارک ولادت خواهد يافت و پس از او نيز فرزندان ديگري به او ارزاني خواهد شد.
که نخستين کودک همان شيخ صدوق بود. او دانشمندي بزرگ، حافظ روايات و احاديث اهل بيت عليهم السلام و آگاه و بيناي به وضعيت راويان و رجال و اسناد روايات بود.
در ميان شخصيتهاي علمي برخاسته از شهر قم، همانند او در کثرت دانش و حفظ روايات ديده نشد. از آن بزگوار حدود سيصد کتاب ارزشمند به يادگار مانده است.
در روايات ديگري آمده است که: «علي بن حسين (پدر شيخ صدوق) طي نامه اي به سومين سفير خاص امام عصر عليه السلام از او خواست که از آن حضرت تقاضا کند تا از خدا براي او فرزندان فقيه و دانشمندي طلب نمايد.
جواب آمد که:
«انک لا ترزق من هذه و ستملک جارية ديلمية و ترزق منها ولدين فقيهين.»
يعني: از اين همسرت، داراي فرزندي نخواهي شد، اما بزودي صاحب کنيزي «آذري» خواهي گشت و از آن، دو پسر فقيه و دانشمند برايت متولد خواهد شد.... و چنين شد.
آن دو پسر، شيخ صدوق و برادرش حسين بودند که خدا به دعاي حضرت مهدي عليه السلام آنان را به علي بن حسين، عنايت فرمود. هر دو، فقيه و دانشمند شدند و آنقدر از روايات حفظ کردند که در ميان دانشمندان برخاسته از قم، نمونه نداشتند. [1] .
[ صفحه 329]
پاورقي
[1] غيبت شيخ طوسي، ص 188 و بحارالانوار، ج 51، ص 324.