بازگشت

محمد بن علي بن بلال


اين مرد نيز در آغاز کارش مورد اعتماد حضرت عسکري عليه السلام بود، [1] اما پس از آن، از صراط مستقيم انحراف جست و به دروغ مدعي گرديد که از جانب حضرت مهدي عليه السلام وکيل است و نيابت خاص دومين سفير آن حضرت، جناب محمد بن عثمان را انکار نمود. و از پي آن، اموالي را که نزد او انباشته شده بود تا به حضرت مهدي عليه السلام برساند، در آنها خيانت ورزيد. [2] .

محمد بن عثمان، راه ديدار او با امام عصر عليه السلام را هموار کرد و آن گرانمايه به او



[ صفحه 288]



دستور داد که اموال را به دومين نايب او، محمد بن عثمان بدهد. با اين وصف او همچنان به انحراف و کينه توزي خود ادامه داد و فرجام کارش به جايي رسيد که توقيعي از جانب امام عصر عليه السلام رسيد و در آن، ضمن گروهي دروغ پرداز همچون «شلمغاني» و «حلاج» مورد لعن و نفرين قرار گرفت و به بيزاري جستن از آنان تأکيد شد. [3] .


پاورقي

[1] بطوريکه امام حسن عسکري عليه السلام درباره ي او مي فرمايد: «فانه الثقة المأمون، العارف مما يجب عليه.» رجال کشي، ص 579. يعني: او فرد مورد اعتماد و امين است و به تکاليف خود آشناست.

[2] غيبت شيخ طوسي، ص 246.

[3] رجوع شود به: احتجاج طبرسي، ج 2، ص 289، چاپ نجف.