بازگشت

علت پي جويي مفاهيم اسلامي


در اين روزگار آشفته و بي سامان که تمام امکانات مادّي جهان در دست ابرقدرتها و زمامداران خودسر و سياستمداران فريب کار و مسئولان بي اعتقاد تمرکز يافته است، و عقايد، آرا و انديشه هاي غلط و ضدّ مذهبي آنها به عناوين مختلف، به زور تبليغات عمومي و به وسيله ارتباطات جمعي جهان، بر پيروان مکاتب و مذاهب دنيا تحميل مي گردد بر هر فرد مسلمان و هرکس که بخواهد با روح تعاليم عاليه اسلام و حقيقت



[ صفحه 190]



برنامه هاي تربيتي اين مکتب انسان ساز آشنا شود، قبل از هر چيز، درک صحيح و شناخت درست مفاهيم واقعي واژه ها و اصطلاحات اسلامي لازم و ضروري است.

زيرا در اين دوران پرغوغاي مسلکها که همه نظامها و گروه ها، در جهت ضدّيت با خدا و مذهب و بخصوص در جهت مخالفت با اسلام و تشيّع شکل گرفته است و باطل گرايان و نظام هاي فاسد و مفسد کنوني جهان نيز، با اِعمال رويّه هاي ضد انساني به تبليغ افکار و انديشه هاي ضدّ دين پرداخته و سخت مي کوشند تا با انواع دسيسه ها، تحريف واقعيت ها و قلب مفاهيم واقعي اصطلاحات اسلامي، مرام هاي باطل خود را با طرح شعارهاي زيبا و دلپذير و الفاظ فريبنده، به عنوان تنها فلسفه علمي و جهان بيني مترقّي به خورد مردم دنيا بدهند و مسلمانان را از آگاهي هاي کافي درباره اصطلاحات و شعاير ديني محروم نمايند و آيين پاک محمّدي (صلي الله عليه وآله وسلم) را به سرنوشت آيين هاي وابسته به «تورات» و «انجيل» دچار سازند، اگر مفاهيم واقعي واژه هاي اسلامي و معاني حقيقي آنها به درستي درک شود، برداشت هاي غلط که براي گروهي از ره گم گشتگان در شناخت واقعي دين و مذهب پيش آمده است، مرتفع مي گردد.

و اگر مفاهيم واقعي اصطلاحات اسلامي به گونه اي که هست، معرفي نشود و سياست بازان کهنه کار، افراد مغرض و دزدان عقيده، آنها را به صورت ديگري جلوه دهند، زيان و ضرر آن براي مسلمانان کمتر از گمراهي صريح، نخواهد بود.

بنابراين، در چنين هنگامه اي، بر يکايک ما مسلمانان واجب است که براي حفظ آثار اصيل اسلامي، به پاسداري از ميراث کهن اسلامي خود برخيزيم و در نگهداري فرهنگ غني اسلامي خويش، بيش از پيش ساعي و کوشا باشيم و نگذاريم که هويّت تاريخي، و اصالت ملّي و ميراث فرهنگي مان دستخوش آفت تحريف، و مورد دست برد دزدان عقيده قرار گيرد.

به هر حال، در آيين مقدّس اسلام واژه هاي فراواني چون قِسط، عدل، زهد، قناعت، توکّل، تسليم، خلافت، ولايت، امامت، مهدويّت، دعا و زيارت يافت مي شوند که مفاهيمي مخصوص به خود دارند و انحراف از درک معاني حقيقي آنها، مساوي با گمراهي در اصل دين و يا يکي از رشته ها و پايه هاي اساسي دين است.

از جمله اين واژه ها، واژه «انتظار» است که مربوط به ظهور آخرين حجّت خداوند و مصلح



[ صفحه 191]



آخرالزمان حضرت مهدي (عليه السلام) است که بيگانگان با تلقينات و تبليغات سوء و غرض آلود، کوشيده اند تا آن را عامل انحطاط و عقب ماندگي معرّفي نمايند؛ در حالي که «انتظار ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)» يکي از حساسّ ترين و تاريخ سازترين فرازهاي عقيدتي اسلام است.

اينک براي شناخت کامل انتظار، نخست در باره معنا و مفهوم کلمه «انتظار» از نظر لغت و مذهب بحث مي کنيم؛ سپس در باره انتظار فرج در اسلام و دلايل آن در قرآن و حديث، سخن مي گوييم؛ آنگاه در باره «انتظار فرج از ديدگاه نظامهاي سلطه گر» و برداشت هاي غلطي که برخي از احزاب و مکاتب از اين عقيده اصيل کرده اند، به بحث و بررسي مي پردازيم و در پايان قسمتي از روايات مربوط به انتظار را ـ که حاکي از سازندگي اين اصل حيات بخش و تلاش انگيز است ـ متذکر مي شويم.

چنان که پيش تر روشن ساختيم، انتظار فرج از آمال و آرزوهاي ديرين بشر و همه ملّتها و مذاهب بزرگ جهان است که خمير مايه اصلي آن در اعماق وجود همه انسانها و جوامع مختلف بشري وجود دارد.