بازگشت

مسأله انتظار


مطابق بسياري از آيات قرآن کريم و روايات فراواني که از ائمه معصومين (عليهم السلام) رسيده است بشر در طول دوران زندگي فردي و اجتماعي خود، مرهون نعمت انتظار است، و اگر از حالت انتظار خارج شود واميدي به آينده نداشته باشد، زندگي برايش مفهومي نخواهد داشت. آنچه انسان را به زندگي اميدوار مي سازد و نگراني ها و ناراحتي ها را براي او آسان مي نمايد، انتظار و اميد به آينده است. آدمي در پرتو همين انتظار، رنجها و گرفتاريها را تحمّل مي کند وبا کشتي اميد وآرزو در درياي متلاطم وطوفان زاي زندگي به سير خود ادامه مي دهد.

اگر آرزو نبود، هيچ مادري فرزند خود را شير نمي داد و هيچ باغباني درختي در زمين نمي کاشت و هيچ صاحب خانه اي تشکيل خانواده نمي داد و هيچ پدري به تربيت فرزندان خود همّت نمي گماشت و هيچ کشاورزي بيل نمي زد و هيچ تاجري تجارت نمي کرد و هيچ زمامداري اداره اُمور کشوري را به دست نمي گرفت. بنابراين، اگر آرزو از انسان گرفته شود و انتظار از ميان جامعه رخت بربندد، ادامه حيات و زندگي براي بشر بي روح و بي لذّت وبي معنا خواهد بود. اين انتظار است که به زندگي صفا و جلا مي بخشد و زندگي را براي آدمي لذتبخش مي کند و او را به حرکت و جنبش وامي دارد و دلش را به ادامه زندگي، علاقه مند مي سازد.