بازگشت

انتظار ظهور منجي در بين يهود و نصاري


نويسنده آمريکايي کتاب «قاموس مقدّس»، درباره شيوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پيدايش يک «منجي بزرگ جهاني» در ميان قوم «يهود» چنين مي نويسد:

«عبرانيان منتظر قدوم مبارک «مسيح» نسلاً بعد نسل بودند، و وعده آن وجود مبارک... مکرّراً در «زبور» و کتب انبيا، علي الخصوص، در کتاب «اشعيا» داده شده است. تا وقتي که «يحياي تعميد دهنده» آمده، به قدوم مبارک وي بشارت داد، ليکن «يهود» آن نبوآت (پيشگوييها) را نفهميده با خود همي انديشيدند که «مسيح» (سلطان زمان) خواهد شد، و ايشان را از دست جور پيشگان و ظالمان رهايي خواهد داد، و به اعلا درجه مجد و جلال ترقّي خواهد کرد». [1] .

نويسنده کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در کتاب خود ازيهوديان، زبان به شکايت مي گشايد که دعوت عيساي مسيح را بعد از آن همه اشتياق و انتظار، سرانجام نپذيرفتند



[ صفحه 41]



و او را مسيح واقعي نپنداشتند و او را با مسيح موعودي که سلطان زمان خواهد بود و منجي واپسين و مژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود و سالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شماري مي کردند، مطابق نيافتند. از اين رو، با او به دشمني برخاستند، حتّي وي را جنايتکار به ملّت اسرائيل، و تعاليمش را، ضدّ آرمان اساسي کتب مقدّس «عهد عتيق» (تورات و ملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند و به اعدام محکومش کردند، و همچنان با احساس غبني جانکاه مجدداً در انتظار «مسيح موعود» و رهايي بخش از رنج و ستم، نشستند.

مسيحيان، با اين که حضرت عيسي (عليه السلام) را «مسيح موعود» يهوديان مي دانستند، چون نسبت به پيروي او احساس ناتمامي کردند، يکباره اميدشان از «زمان حال» برکنده شد؛ حماسه انتظار را از سرگرفتند و در انتظار «مسيح» و بازگشت وي از آسمان، در پايان جهان نشستند.

طبق نوشته «مستر هاکس» آمريکايي، در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» کلمه «پسر انسان» 80 بار در «انجيل» و ملحقات آن (عهد جديد) به کار رفته که فقط 30 مورد آن با حضرت عيسي (عليه السلام) قابل تطبيق است، [2] و 50 مورد ديگر از «مصلح» و نجات دهنده اي سخن مي گويد که در آخر زمان ظهور خواهد کرد.! [3] .


پاورقي

[1] قاموس مقدّس، ص 806، به نقل از کتاب «او خواهد آمد»، ص 32.

[2] او خواهد آمد، ص 33، به نقل از قاموس مقدس، ص 219.

[3] او خواهد آمد، ص 33، به نقل از قاموس مقدس، ص 219.