بازگشت

مهدي موعود در گفتار دانشمندان بزرگ اهل سنت


گفته آمد که يکي از مسايل مورد اتفاق شيعه و سنّي مسأله مهدويت و عقيده به ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) است. همچنين اعتراف جمعي از علماي اهل سنت به صحت و تواتر احاديث راجع به حضرت مهدي (عليه السلام) گذشت. در اين بخش، آراي گروهي از علماي ايشان را درباره آن حضرت مي آوريم تا اتفاق مسلمانان در اين قضيّه، روشن تر شود.

ابن ابي الحديد معتزلي مي گويد:

«وقد وقع اتّفاق الفِرَق من المسلمين أجمعين علي أنّ الدنيا والتکليف لاينقضي إلاّ عليه» [1] .

«تمام فرقه هاي مسلمانان اتفاق دارند که دنيا و تکليف به پايان نمي رسد مگر اين که مهدي (عليه السلام) ظهور نمايد».

محمّد امين سويدي مي گويد:

«الّذي اتّفق عليه العلماء أنّ المهديّ هو القائم في آخر الوقت، وأنّه يملأ الأرض عدلاً، والأحاديث فيه وفي ظهوره کثيرة». [2] .

«آنچه مورد اتّفاق همه دانشمندان است اين است که مهدي (عليه السلام) کسي است که در آخر الزمان قيام مي کند، و زمين را از عدل پر مي نمايد، و روايات درباره مهدي (عليه السلام) و ظهور او فراوان است».

ابن منظور، نويسنده کتاب «لسان العرب» مي گويد:

«المهدي الّذي قد هداه اللّه الي الحقّ، وقد استعمل في الأسماء حتّي صار کالأسماء الغالبة، وبه سُمّي المهديّ الذي بشّر به النبي ـ صلّي اللّه عليه وآله وسلّم ـ أنّه يجيء في آخر الزمان». [3] .



[ صفحه 140]



«مهدي يعني کسي که خدا او را به سوي حقّ هدايت کرده باشد. کلمه مهدي به قدري در نام گذاري اشخاص به کار رفته است که به صورت اسم در آمده است. و مهدي که پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) ظهور او را در آخر الزمان، بشارت داده است، به همين نام، ناميده شده است».

ابن اثير مي گويد:

«المهدي الّذي بشّر به رسول اللّه ـ صلّي اللّه و عليه وآله و سلّم ـ إنّه يجيء في آخر الزمان». [4] .

«آن مهدي موعود (عليه السلام) که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ظهور او را بشارت داده است، در آخر الزمان خواهد آمد».

زبيدي نويسنده کتاب «تاج العروس» مي گويد:

«المهدي الّذي بُشّر به، إنّه يجيء في آخر الزمان، جعلنا اللّه من أنصاره». [5] .

«مهدي موعودي که بشارت ظهور او را داده اند، در آخرالزمان مي آيد. خداوند ما را از جمله يارانش قرار دهد».

ابن حجر مکّي مي گويد:

«وقد ظهرت برکة دعائه ـ صلّي اللّه عليه وآله وسلّم ـ في نسلهما (يعني عليّاً و فاطمة (عليهما السلام)) فکان منه من مضي و من يأتي، و لو لم يکن في الآتين إلاّ الإمام المهديّ (عليه السلام) لکفي». [6] .

«برکت دعاي رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) در موقع ازدواج علي (عليه السلام) و فاطمه (عليها السلام) در نسل آن دو بزرگوار ظاهر شد و از نسل علي و فاطمه (عليهما السلام)، عدّه اي آمدند که از اين دنيا رفتند و عدّه اي هم خواهند آمد که اگر در ميان آيندگان از نسل علي و فاطمه (عليهما السلام) کسي جز مهدي موعود (عليه السلام) نبود، براي ظهور برکت دعاي پيامبر بس بود».



[ صفحه 141]



همين ابن حجر در جاي ديگر مي گويد:

«مهدي منتظر (عليه السلام) يک تن بيشتر نيست و هرگز تعددي در آن وجود ندارد». [7] .

شمس الدين ذهبي مي گويد:

«إنّ الإمام المهدي من أولاد الإمام الحسن العسکري (عليه السلام) و هو باق إلي أن يأذن اللّه له بالخروج، فيملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً». [8] .

«حضرت مهدي (عليه السلام) از فرزندان امام حسن عسکري (عليه السلام) است و او موجود و حاضر است تا روزي که خداوند اذن ظهورش دهد و زمين را پر از عدل و داد کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد».

شمس الدين قرطبي مي گويد:

«إنّ جميع ملوک الدنيا کلّها أربعة: مؤمنان و کافران، فالمؤمنان سليمان بن داوود والإسکندر، و الکافران نمرود و بخت النصر، و سيملکها من هذه الاُمّة خامسٌ و هو المهدي عجّل اللّه تعالي فرجه». [9] .

«پادشاهاني که بر سراسر دنيا حکومت نمودند چهار نفرند؛ دو نفر مؤمن و دو نفر کافر. دو نفر مؤمن حضرت سليمان (عليه السلام) و اسکندر (ذوالقرنين) بودند و دو نفر کافر نمرود و بخت النصر، و در آينده نفر پنجمي هم از اين امّت تمام جهان را مالک خواهد شد و او حضرت مهدي (عليه السلام) است».

مقدّسي شافعي ـ که از علماي قرن هفتم هجري است ـ در ديباچه کتاب «عقد الدرر في اخبار المنتظر» پس از آن که مقداري از دست زمانه و کثرت فتنه ها شکايت مي کند، مي گويد:

«برخي به قرينه ظاهر بعضي از اخبار، گمان کرده اند که حال روزگار پيوسته به همين وضع باقي خواهد ماند. من گفتم: ما صحّت اين احاديث را قبول داريم، و آنها را به گوش جان مي شنويم و به چشم اطاعت مي نگريم، ولي در اخبار دليلي وجود ندارد که آن فتنه ها تا قيام قيامت دوام داشته باشد. شايد آن فتنه ها در موقع ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) از



[ صفحه 142]



بين بروند، و نابودي آنها منوط به ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) باشد؛ زيرا احاديث زيادي که علماي اين امّت آنها را در کتاب هاي خود نوشته اند به ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) بشارت مي دهند، و مژده مي دهند که خداوند شخصي را بر مي انگيزد که زمينه حکومت او را آماده مي نمايد که کوههاي بلند در برابر او خراب خواهد شد، از دور و نزديک او را ياري مي دهند، و او مالک کوه و دشت و تمام کره زمين مي گردد، و سراسر زمين را پر از عدل و داد مي کند». [10] .

بخاري (معروف به خواجه پارساي) مي گويد:

«ومناقب المهدي ـ رضي اللّه عنه ـ صاحب الزمان، الغائب عن الأعيان، الموجود في کلّ زمان، کثيرة. و قد تظاهرت الأخبار علي ظهوره و إشراق نوره، يجدّد الشريعة المحمّديّة، و يجاهد في اللّه حقّ جهاده، و يطهّر من الأدناس أقطار بلاده، زمانه زمان المتّقين، و أصحابه خلصوا من الريب، وسلموا من العيب، وأخذوا بهديه وطريقه واهتدوا من الحقّ إلي تحقيقه، به ختمت الخلافة والإمامة، وهو الإمام من لدن مات أبوه إلي يوم القيامة، وعيسي (عليه السلام) يصلّي خلفه، ويصدّقه علي دعواه ويدعو إلي ملّته الّتي هو عليها، والنبي (صلي الله عليه وآله وسلم) صاحب الملّة». [11] .

«مناقب حضرت مهدي صاحب الزمان (عليه السلام) که از ديده ها پنهان و در هر زماني حاضر است، فراوان است. احاديث بسيار زيادي رسيده است که مهدي (عليه السلام) ظاهر مي شود و نور وجودش همه جا را روشن مي کند، و دين اسلام و شريعت محمّدي (صلي الله عليه وآله وسلم) را تجديد مي نمايد، و آن گونه که بايد، در راه خدا جهاد مي کند، و سراسر مملکت اسلامي را در زمان خود از آلودگيها پاک مي سازد. روزگار او روزگار پرهيزکاران است. کساني که به امامت او معتقدند از هر نکوهش و سرزنشي پيراسته اند که راه حقّ را پيموده اند و به روش او گام برداشته اند و به راهنمايي او به شاهراه هدايت رسيده اند. امامت و پيشوايي اُمّت اسلامي به وسيله او پايان مي يابد. او از روز وفات پدر بزرگوارش تا روز رستاخيز امام است. حضرت عيسي (عليه السلام) پشت سر او نماز مي گزارد، و او را در امامتش تصديق مي نمايد



[ صفحه 143]



و مردمان را به دين و شريعت او که همان شريعت پاک محمّدي است دعوت مي کند».

محيي الدين عربي مي گويد:

«واعلموا أنّه لابدّ من خروج المهدي (عليه السلام) لکن لايخرج حتّي تمتليء الأرض جوراً و ظلماً فيملأها قسطاً وعدلاً... وهو من عترة رسول اللّه (صلي الله عليه وآله وسلم) من ولد فاطمة ـ رضي اللّه تعالي عنها ـ جدّه الحسين بن علي بن أبي طالب ووالده الإمام حسن العسکري (عليهم السلام)». [12] .

«بدانيد و آگاه باشيد که مهدي موعود (عليه السلام) قطعاً ظهور خواهد کرد، ولي او ظاهر نمي شود مگر اين که زمين پر از ظلم و ستم شده باشد که آنگاه او بيايد و آن را پر از عدل و داد کند. او از عترت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از نسل حضرت فاطمه (عليها السلام) است. جدّش امام حسين (عليه السلام) و پدرش امام حسن عسکري (عليه السلام) است».

نويسنده کتاب «ارشاد المستهدي» مي گويد:

«بپرهيز اي خردمند از هر شبهه و شکّي در ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)، زيرا عقيده به ظهور آن حضرت، اتمام ايمان به خدا و رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) و آنچه پيغمبر خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) آورده و از آن خبر داده است، مي باشد. و پيغمبر، صادق و مصدّق است.

همچنين شبهه اي نداشته باش در اين که مهدي موعود (عليه السلام) تا حال ظاهر نشده و هرکس اين ادّعا را کرد دروغگو و کذّاب است، به جهت اين که علامات و نشانيهايي که در روايات شريف ذکر شده در آن اشخاص موجود نيست، و ظهور مهدي (عليه السلام) و راه شناسايي او مشهور و روشن است، و ظهور او پيش از نزول حضرت عيسي (عليه السلام) خواهد بود و اجتماع او با حضرت عيسي (عليه السلام) بر حسب اخبار ثابت، امري ضروري و بديهي است. هرکس بخواهد به طور مبسوط اطلاع پيدا کند به کتابهايي که در اين موضوع تأليف شده رجوع نمايد، مقصود ما در اين کتاب (ارشاد المستهدي) اثبات تواتر روايات ظهور آن حضرت به اختصار است». [13] .

و در جاي ديگر در رابطه با احاديث ظهور چنين مي گويد:



[ صفحه 144]



«اين احاديث و آثار را، عموم محدّثين و غير محدّثين در کتابهايشان نقل کرده اند، و ايمان به ظهور مهدي ـ رضي اللّه عنه ـ (اين تعبير از خود اوست) مشهور و شايع در بين صحابه بوده است و اصحاب، اين عقيده و ايمان را از پيغمبر (صلي الله عليه وآله وسلم) اخذ کرده اند، و همچنين است آثار و مراسيلي که از تابعين رسيده؛ زيرا آنها در اين گونه از مسايل به رأي (خود) و از پيش خود چيزي نمي گفتند». [14] .


پاورقي

[1] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 10 ص 96.

[2] سبائک الذهب ص 78؛ منتخب الاثر ص 34 پاورقي؛ الامام المهدي ص 300.

[3] لسان العرب ج 15 ص 354 ماده هدي.

[4] نهايه ابن اثير ج 5 ص 254 ماده هدي.

[5] تاج العروس ج 10 ص 408.

[6] الصواعق المحرقه ص 163.

[7] المهدي ص 87.

[8] المهدي الموعود المنتظر ج 1 ص 197.

[9] تذکره قرطبي ص 607؛ الزام الناصب ج 2 ص 305 المهدي ص 85؛ عقد الدرر ص 19- 20.

[10] عقد الدرر ص 5.

[11] کشف الاستار ص 59 البرهان علي وجود صاحب الزمان ص 67 الامام المهدي ص 303 و المجلس السنية ج 5 ص 580 به نقل از الامام المهدي عليه السلام.

[12] اليواقيت والجواهر، ج 2، ص 562، المبحث الخامس والستون؛ اسعاف الراغبين، حاشيه نور الابصار، ص 154.

[13] امامت و مهدويت، ج 2، ص 315 و 316.

[14] امامت و مهدويّت، ج 2، ص 315 و 316.