بازگشت

مهدي از فرزندان حضرت فاطمه است


در «سنن» ابو داوود از قول اُمّ سلمه آمده است که گفت: شنيدم که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمود:

«المهديّ من عترتي، من ولد فاطمة (عليها السلام)» [1] .

«مهدي از عترت من و از فرزندان فاطمه (عليها السلام) است».

در کتاب «ينابيع المودّه» از قول ابو ايّوب انصاري آمده است:

هنگامي که پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) بيمار شد، فاطمه (عليها السلام) به ديدار او آمد و چون رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) را بدان حال ديد، گريه کرد. رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) خطاب به وي فرمود:

«... سوگند به خدايي که جانم در قبضه قدرت اوست که مهدي اين اُمّت از ماست و او از نسل تو مي باشد». [2] .

در «کنز العمّال» آمده است که حضرت علي (عليه السلام) فرمود:



[ صفحه 100]



«المهديّ رجل منّا، من ولد فاطمة». [3] .

«مهدي، مردي از ما و از فرزندان فاطمه (عليها السلام) است».

ابن ابي الحديد معتزلي در «شرح نهج البلاغه»، ذيل خطبه 16 مي نويسد:

«اکثر محدّثان عقيده دارند که مهدي موعود (عليه السلام) از نسل فاطمه (عليها السلام) است». [4] .

و در ذيل خطبه 92 مي نويسد:

«... اماميّه عقيده دارند که او ـ يعني حضرت مهدي (عليه السلام) ـ امام دوازدهم آنها است و فرزند کنيزي به نام «نرجس» است. ولي ما معتزله عقيده داريم که او از فرزندان فاطمه (عليها السلام) است که در آينده تاريخ (آخرالزمان) از کنيزي متولد خواهد شد و اکنون موجود نيست». [5] .

علاوه بر اين، احاديث منقوله در کتب اهل سنّت، عقيده شيعه را تأييد و تثبيت مي نمايد؛ زيرا در اين احاديث آمده است که حضرت مهدي (عليه السلام)، دوازدهمين امام و نهمين فرزند امام حسين (عليه السلام) و چهارمين فرزند امام رضا (عليه السلام) و فرزند بلافصل امام حسن عسکري (عليه السلام) است.

در بسياري از منابع تاريخي اهل سنّت نيز آمده است که حضرت مهدي (عليه السلام)، فرزند امام حسن عسکري (عليه السلام) است و در سال 255 هجري در نيمه شعبان، در شهر «سامرّا» از مادري به نام «نرجس» به دنيا آمده است. [6] .

بنابراين، جاي هيچ ترديد نيست که مهدي (عليه السلام) متولّد گرديده و هم اکنون موجود و زنده و از نظرها غايب است تا روزي که به اذن خدا ظاهر شود و جهان را از عدل و داد پرنمايد.


پاورقي

[1] سنن ابو داوود، ج 4، ص 87 و بسياري ديگر از منابع معتبر حديث.

[2] ينابيع المودّه، ج 3، باب 73، ص 269، و در چاپ ديگر، ص 463.

[3] کنز العمّال، ج 7، ص 261.

[4] شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 1، ص 281، ذيل خطبه 16.

[5] همان، ج 7، ص 59، ذيل خطبه 92.

[6] جهت اطلاع بيشتر، به کتاب هاي: المهدي الموعود المنتظر، ج 1، ص 182، باب 16؛ الامام المهدي (عليه السلام)، ص 279؛ دانشمندان عامّه و مهدي موعود و بخش پنجم همين کتاب مراجعه فرماييد.