بازگشت

مهدي از اهل بيت پيامبر است


در «سنن» ترمذي از قول عبداللّه بن مسعود آمده است که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود:

«لو لم يبق من الدنيا إلاّ يوم لطوّل اللّه ذلک اليوم حتّي يبعث رجلاً منّي ـ أو من أهل بيتي ـ يواطيء اسمه اسمي، يملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما مُلئت ظلماً وجوراً». [1] .

«اگر از عمر دنيا به جز يک روز باقي نماند، خداوند آن روز را به حدّي



[ صفحه 92]



طولاني مي سازد تا اين که در آن روز، مردي را که از فرزندان من ـ يا از اهل بيت من ـ و هم نام من است برانگيزاند که زمين را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد».

در کتاب «کنز العمّال» از قول ابوهريره آمده است:

«لو لم يبق من الدّنيا إلاّ ليلة لطوّل اللّه تعالي تلک الليلة حتّي يلي رجلٌ من أهل بيتي». [2] .

«اگر از عمر دنيا به جز يک شب باقي نمانده باشد، خداي تعالي آن شب را طولاني مي گرداند تا اين که مردي از اهل بيت من زمام اُمور را به دست گيرد».

در «سنن» ابو داوود آمده که پيامبر فرمود:

«لو لم يبق من الدهر إلاّ يوم لبعث اللّه رجلاً من أهل بيتي يملأها عدلاً کما مُلئت جوراً». [3] .

«اگر از عمر دنيا به جز يک روز باقي نمانده باشد، خداوند مردي از اهل بيت مرا بر انگيزد که دنيا را پر از عدل نمايد چنان که پر از ستم شده باشد».

در «سنن» ابن ماجه، از قول ابوهريره آمده است که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود:

«لو لم يبق من الدنيا إلاّ يومٌ، لطوّله اللّه تعالي حتّي يملک رجل من أهل بيتي...». [4] .

«اگر از عمر دنيا به جز يک روز باقي نمانده باشد، خداي تعالي آن روز را طولاني کند تا اين که مردي از اهل بيت من حکومت را به دست گيرد».

در «سنن» ابن ماجه، و مصادر ديگر از قول علي بن ابي طالب (عليه السلام) آمده است که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود:

«المهدي منّا أهل البيت، يصلحه اللّه في ليلة» [5] .

«مهدي از ما اهل بيت است و خداوند يک شبه امر او را به سامان مي آورد».



[ صفحه 93]



در «مستدرک حاکم» از قول ابو سعيد خدري آمده است که رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود:

«مهدي، از ما اهل بيت است».

سپس حاکم مي نويسد: اين حديث بنا به شرط مسلم، صحيح است، امّا بخاري و مسلم آن را نياورده اند. [6] .

در کتاب «مطالب السؤول» درباره معناي «اهل بيت» چنين مي نويسد:

«گفته شده: اهل بيت پيغمبر خدا افرادي هستند که نَسَب آنان به جدّ آن حضرت منتهي مي شود. قول ديگر آن است که: اهل بيت آن بزرگوار اشخاصي هستند که از يک «رَحِم» باشند. قول ديگر آن است که اهل بيت آن حضرت، آنهايي هستند که به واسطه نسب يا سبب به رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) متّصل شوند.

کليّه اين معاني درباره اهل بيت آن بزرگوار صدق مي کند؛ زيرا نسب آنان به جدّ پيغمبر خدا که عبدالمطلب باشد منتهي مي گردد، و اهل بيت پيغمبر با خود آن حضرت از يک رَحِم هستند، و به وسيله نسب و سبب هم به پيغمبر خدا متّصل مي شوند، پس ايشان حقيقتاً اهل بيت پيغمبر اکرم مي باشند، و معناي آل و اهل بيت هم يکي است... پس معناي حقيقي کلمه آل و اهل براي اهل بيت رسول خدا ثابت است.

مسلم در کتاب صحيح خود از يزيد بن حيّان روايت کرده که گفت:

«من و حصين بن سبره و عمر بن مسلم نزد زيد بن ارقم رفتيم. وقتي پيش او نشستيم، حصين گفت: اي زيد! تو خير زيادي ديدي، تو رسول خدا را ديدي، حديث آن حضرت را شنيدي، با آن بزرگوار در راه خدا جنگ کردي، پشت سر آن حضرت نماز خواندي، حقّا که تو خير زيادي ديدي، بگو ببينيم که از پيغمبر خدا چه شنيدي؟

زيد بن ارقم گفت: اي برادر زاده! پير شده ام و بعيد العهد، بعضي از چيزهايي را که از رسول خدا ياد گرفتم فراموش کرده ام، آنچه را که براي شما مي گويم قبول کنيد و آنچه را که نمي گويم مرا به گفتن آن مجبور ننماييد. سپس گفت:

يک روز پيغمبر اکرم کنار برکه آبي که بين مکّه و مدينه است و آن را «خم» مي گويند،



[ صفحه 94]



بپا خاست و خطبه خواند؛ حمد و ثناي خداي را به جا آورد و موعظه کرد آنگاه فرمود:

اي مردم! من هم بشري ـ مثل شما ـ هستم که نزديک است قاصد پروردگارم (ملک الموت) بيايد و من او را اجابت نمايم. من در ميان شما دو چيز گرانبها را به جا مي گذارم؛ يکي کتاب خداي که مشتمل بر هدايت و نور است، پس کتاب خدا را بگيريد و به آن چنگ زنيد... و ديگري اهل بيت من است؛ من خدا را درباره اهل بيتم به شما يادآور مي شوم، خدا را در نظر آوريد در رفتار با اهل بيتم.

حصين بن سبره به زيد بن ارقم گفت: اي زيد! اهل بيت پيغمبر خدا کيانند؟ مگر زنان آن حضرت از اهل بيتش نبودند؟

زيد گفت: زنان پيامبر خانواده او بودند، ولي اهل بيت پيغمبر اکرم کساني هستند که گرفتن صدقه بر آنها حرام است». [7] .

همچنين مسلم در کتاب «صحيح» خود در حديث ديگري از زيد بن ارقم آورده است که راويان حديث مزبور گفتند:

«... پس ما با همديگر گفتيم: اهل بيت پيغمبر چه کساني مي باشند؟ زنانش؟!

زيد گفت: نه، به خدا قسم! زن مدّتي از زمان را با شوهرش مي باشد، سپس ممکن است طلاقش دهد و به سوي پدر و قومش بازگردد؛ ولي اهل بيت پيامبر هستند که گرفتن صدقه، بر آنان حرام است». [8] .


پاورقي

[1] التاجّ، ج 5، ص 343 رواه ابو داوود ترمذي؛ کتاب الفتن و علامات الساعة؛ الجامع للأصول، ج 5، ص 311 و بحار الانوار، ج 51، ص 102.

[2] کنز العمّال، ج 7، ص 187.

[3] سنن ابو داوود، ج 2، ص 207.

[4] سنن ابن ماجه، باب الجهاد، ج2، ص 928، ح 2779.

[5] سنن ابن ماجه، باب خروج المهدي (عليه السلام)، ج 2، ص 269، ح 4085، منتخب کنز العمال، ص 549.

[6] مستدرک حاکم، ج 4، ص 557.

[7] به کتاب «المهدي» نوشته مرحوم آية اللّه سيد صدرالدين صدر، ص 58 ـ 59، و صحيح مسلم، ج2، ص450، کتاب فضائل الصحابه، باب فضائل علي (عليه السلام)، ح 36، وهمچنين ترجمه کتاب «المهدي (عليه السلام)» به قلم دانشمند محترم آقاي محمّد جواد نجفي، ص62، مراجعه فرمائيد.

[8] صحيح مسلم، کتاب الفضائل، باب فضائل علي (عليه السلام)، ج2، ص451، ح37.