مدت حکومت حقه
سؤال ديگري که گاهي پرسيده مي شود، اين است که مدّت حکومت آن حضرت چقدر است. در اين باره، روايات زياد و مختلفي در کتب شيعه و سنّي نقل شده که به چند نمونه اشاره مي کنيم:
1 ـ اُمّ سلمه، زوجه رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم)، از آن حضرت روايت مي کند که در ضمن حديثي فرمود: «فَيَلْبَثُ سَبْعَ سِنينَ؛ [1] هفت سال در ميان مردم مي ماند».
2 ـ ابو سعيد خدري از رسول اکرم نقل مي کند که در پايان حديثي فرمود:
«يَعِيشُ في ذلِک سَبعَ سِنينَ ـ أو ثَمان ـ سِنينَ». [2] .
«بعد از ظهور، هفت ـ يا هشت ـ سال زندگاني مي کند».
3 ـ حذيفه يماني در ضمن حديثي از پيامبر اکرم نقل مي کند که فرمود:
«فَيَمْکُثُ اَرْبَعِين سنَةً؛ [3] چهل سال در ميان مردم مي ماند».
4 ـ در کتب اهل سنّت از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) نقل شده که فرمود:
«هفت سال حکومت مي کند که هر سال آن برابر ده سال از سالهاي شماست. آنگاه خداوند هر چه اراده کند انجام مي دهد». [4] .
5 ـ در ذيل خطبه «البيان» از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) آمده است که فرمود:
«مدّت هشتاد سال در ميان مردم خواهد بود». [5] .
6 ـ در حديثي از امام حسين (عليه السلام) روايت شده که فرمود:
[ صفحه 450]
«مهدي (عليه السلام) 19 سال و چند ماه حکومت مي کند». [6] .
7 ـ ابي جارود از امام باقر (عليه السلام) روايت مي کند که فرمود:
«حضرت قائم (عليه السلام) مدّت 309 سال حکومت مي کند چنان که اصحاب کهف مدّت 309 سال در غارشان ماندند. زمين را پر از عدالت مي کند آنچنان که پر از جور و ستم شده باشد. خداوند شرق و غرب جهان را براي او فتح مي نمايد». [7] .
8 ـ ابو بصير در حديثي از امام باقر (عليه السلام) روايت مي کند که فرمود:
«هفت سال حکومت مي کند که هر سالش معادل 10 سال شماست. سپس آنچه خدا بخواهد انجام مي دهد.
ابو بصير مي گويد که از آن حضرت پرسيدم: سالها چگونه طولاني مي شود؟
فرمود: خداوند به فلک دستور مي دهد که آرام تر بچرخد و بدين گونه روزها و سالها طولاني مي شود.
عرض کردم: آنها ـ مخالفان ـ مي گويند: اگر فلک تغيير کند از بين مي رود.
فرمود: آن گفته ملحدان است و امّا مسلمانان راهي براي اين حرف ندارند؛ خداوند براي پيامبرش ماه را شکافت، و قبل از آن، براي يوشع بن نون خورشيد را بر گردانيد، و از طولاني شدن روز قيامت نيز خبر داده و فرموده است: هر روز آن همانند هزار سال از سالهاي شماست». [8] .
9 ـ مرحوم سيّد بن طاووس (رحمه الله) از کتاب جعفر بن محمّد کوفي نقل مي کند که با اسناد خود از حمران نقل کرده که:
«عمر دنيا صد هزار سال است. از اين مدّت، بيست هزار سال سهم ديگران و هشتاد هزار سال، سهم آل محمّد (عليهم السلام) مي باشد». [9] .
در اين زمينه، روايات فراواني از ائمه (عليهم السلام) نقل شده که ما به جهت اختصار به نقل
[ صفحه 451]
روايات ياد شده بسنده کرديم.
از بررسي مجموع رواياتي که در مورد مدّت حکومت حضرت ولي عصر (عليه السلام) وارد شده، معلوم مي شود که اختلاف فراواني در مدّت سلطنت آن حضرت وجود دارد؛ زيرا رقمهاي 7، 8، 9، 14، 20، 21، 22، 30، 40، 70، 140 و 309 سال در چندين روايت ديگر نيز وارد شده است. [10] .
البته گرچه بعضي از اين روايات بر برخي ديگر قابل حمل است و دو روايت 7 و 70 و 14 و 140 به خوبي قابل جمع هستند؛ زيرا طبق روايت چهارم و هشتم که از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) و امام باقر (عليه السلام) نقل نموديم، هر سال آن زمان معادل با ده سال زمان ماست؛ ولي با اين همه، نمي توان گفت که مدّت حکومت حقّه تا اين اندازه محدود و ناچيز است. زيرا حکومتي که پيامبران الهي از تشکيل آن سخن گفته اند و به مردم بشارتها داده اند و اميدها در دلها به وجود آورده اند و آيات زيادي از قرآن بدان اختصاص يافته، [11] و هزاران حديث از معصومين (عليهم السلام) در مورد آن روز گار مسعود وارد شده، و هزاران شيعه دل سوخته منتظر، سالها و قرنها در اشتياق فرا رسيدن آن دوران پر شکوه عمري را سپري کرده اند، نمي توان گفت که يک حکومت هفت ساله يا هشت ساله است. لذا بهتر است که مطابق برخي از روايات که حکومت حقه امام زمان (عليه السلام) را تا قيام قيامت دانسته، آن را حکومت جاويدان بناميم و تا پايان جهان و برپايي قيامت، مستمر و پا بر جا بدانيم. چنان که در حديث مفصّلي از پيغمبر اکرم نقل شده است که خداي تبارک و تعالي در شب معراج راجع به وصي آخرين فرمود:
«وَلاَنْصُرَنّهُ بِجُنْدِي، وَلاَمُدَّنَّهُ بِمَلائِکَتِي، حتّي يُعِلنَ دَعْوَتِي وَيَجْمَعَ الْخَلْقَ عَلي تَوحِيدِي، ثُمَّ لاَُدِيمَنَّ مُلْکَهُ، وَ لاَُداوِلَنَّ الأيّامَ بَيْنَ أوْلِيائي إلي يَومِ القِيامَةِ». [12] .
«به يقين او را با سپاهيانم ياري مي کنم و فرشتگانم را به ياري او مي فرستم تا دعوت مرا آشکار سازد و همه بندگانم را بر توحيد من گرد آورد؛ آن گاه
[ صفحه 452]
سلطنتش راجاويد مي سازم و روزگار را تا روز رستاخيز در دست دوستانم مي گردانم».
آري خواننده گرامي! آنچه از مجموع شواهد و قراين و روايات اهل بيت (عليهم السلام) به دست مي آيد اين است که، مدّت حکومت حقه حضرت مهدي (عليه السلام) همانند غيبت آن بزرگوار در اختيار خداوند است و جز با اراده و مشيّت ذات اقدس احديّت پايان نمي پذيرد و مدّت آن را جز خداي تبارک و تعالي نمي داند.
از خداي متعال خواهانيم که ما را از شيعيان خالص و منتظران واقعي آن حضرت قرار داده، در ظهور مبارک پيشوا و مولايمان تعجيل فرمايد، و بر ما منت گذارد و بقيّه عمر ما را تفضّلا در روزگار مسعود دولت حقّه و زمان مبارک آن حضرت قرار دهد.
به اميد روزي که آن بزرگ رهبر آسماني، آخرين حجّت خدا، موعود همه اُمّتها و ملّتها ظهور نموده، و جهانيان را در سايه حکومت واحد جهاني از عدالت و آزادي الهي خود سيراب فرمايد.
پاورقي
[1] سنن ابي داود، ج 4، ص 108.
[2] المهدي الموعود المنتظر، ج 1، ص 335 و البيان، باب 6.
[3] عقد الدرر، ص 307، باب 11.
[4] همان، ص 305.
[5] الزام الناصب، ج 2، ص 232.
[6] عقد الدرر، ص 305.
[7] غيبت شيخ طوسي، ص 283.
[8] بحار الانوار، ج 52، ص 339؛ ارشاد مفيد، ص 365.
[9] بحار الانوار، ج 53، ص 116، ح 22.
[10] ر. ک: المهدي الموعود المنتظر، ج 1، ص 322 باب 21.
[11] به کتاب «المحجه فيما نزل في القائم الحجة» مراجعه شود.
[12] بحار الانوار، ج 52، ص 312 ـ علل الشرايع، ج 1، ص 7، ط بيروت.