بازگشت

حضرت مهدي با ميراثهاي گرانبهاي پيامبران مي آيد


از مجموع روايات وارده در موضوع ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) استفاده مي شود که، ظهور مبارک حضرت ولي عصر (عليه السلام) بر اساس قدرت بي نهايت خداوند صورت مي گيرد. از اين رو، خداي تبارک و تعالي تمام ابزار و امکانات غلبه و پيروزي را در اختيار آن «ولي الله الأعظم» قرار مي دهد که از جمله آنها ميراثهاي گرانبهاي پيامبران عظيم الشأن الهي از قبيل: انگشتر حضرت سليمان (عليه السلام)، پيراهن مخصوص حضرت آدم (عليه السلام)، عصاي حضرت موسي (عليه السلام)، شمشير و پيراهن رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) و ديگر مواريث انبياي بزرگ الهي است.

«سلطنت جهاني حضرت سليمان (عليه السلام) و سيطره آن حضرت بر تمام موجودات روي زمين، تنها يک رمز داشت و آن هم در همان انگشتر نهفته بود. آن انگشتر با تمام ويژگيهايي که دارد هم اکنون در دست مولاي ما و مولاي همه جهان حضرت صاحب الزمان (عليه السلام) مي باشد.

عصاي حضرت موسي (عليه السلام) که به «نيل» زده شد و رود نيل به دوازده کوچه تبديل شد، و آبها روي هم انباشته شد و اين کوچه ها را از يکديگر جدا کرد و سربازان يک ميليون نفري فرعون در آن ميان به هلاکت رسيدند، آن عصا اکنون در محضر حضرت بقية الله (عليه السلام) مي باشد». [1] .

اين ابزار و امکانات محيّر العقول که ما فوق تصوّر هر انساني است در دست هر کس قرار داده نمي شود؛ بلکه منحصراً در اختيار امام معصومي قرار مي گيرد که بر هواي نفس خود تسلّط داشته، غرايز سرکش را رام نموده، هرگز دچار لغزش و اشتباه نمي شود، و براي اصلاح جهاني ذخيره شده است.

اينک براي روشن شدن مطلب، برخي از روايات را مي آوريم:

1 ـ حذيفة بن يمان در حديثي از پيامبر گرامي اسلام نقل مي کند که در مورد برخي از فتوحات حضرت مهدي (عليه السلام) فرمود:

«زيورهاي بيت المقدّس، تابوت سکينه، مائده بني اسرائيل، بقاياي الواح،



[ صفحه 427]



عصاي موسي و منبر سليمان را بيرون مي آورد؛ همچنين يک قفيز [2] از «منّ» که براي بني اسرائيل فرود آمده بود بيرون مي آورد در حالي که از شير سفيدتر است». [3] .

2 ـ در همين زمينه در روايتي ديگر آمده است:

«تابوت سکينه به وسيله او از درياچه طبريه (در فلسطين) بيرون آورده مي شود، و همراه آن حضرت حمل گرديده، در بيت المقدّس در برابر او گذاشته مي شود. هنگامي که يهوديان آن را ببينند همگي به شرف اسلام مشرف مي شوند به جز تعدادي اندک که اسلام نمي آورند». [4] .

البته بايد توجّه داشت که:

«جواهرات بيت المقدّس از بزرگترين و پر ارزش ترين گنجينه هاي جهان است که در زير خاکها نهان است و حضرت بقيّة الله (عليه السلام) آن را بيرون مي آورد.

امّا در مورد تابوت سکينه مي توان گفت که، يکي از اسرار الهي است و در باره آن گفته اند که، آن را به هر شهري بفرستند تمام شهر را طعمه حريق مي سازد؛ به هر طرف آن را ارسال کنند، آن کشور را از صفحه تاريخ بر مي دارد؛ درست همچون بمبهاي اتمي و هيدروژني و نيتروني امروز و قوي تر از آنها، و بدينسان خداوند حجّت خود را با عصاي موسي و تابوت سکينه مجهّز ساخته که ديگر تسليحات قرن حاضر در برابر آنها از هر واکنشي ناتوان است». [5] .

3 ـ اميرمؤمنان علي (عليه السلام) در ضمن حديث شريفي مي فرمايد:

«جهان پر از هرج و مرج مي شود؛ افق زندگي تيره و تار مي گردد؛ در اين موقع مهدي ما مي آيد در حالي که پيراهن آدم در تن او، انگشتر حضرت سليمان در دست او و عصاي حضرت موسي در اختيار اوست». [6] .

4 ـ پيشواي پرهيز کاران در ضمن يک خطبه بسيار مفصّل و طولاني بعد از ذکر



[ صفحه 428]



اسامي اصحاب قائم (عليه السلام) مي فرمايد:

«... آنگاه به سوي کوفه عزيمت مي کند و بر تخت سليمان پيامبر مي نشيند. عصاي موسي (عليه السلام) را در دست مي گيرد و روح الامين (جبرئيل) و حضرت عيسي بن مريم (عليه السلام) همنشين او هستند. بُرد پيامبر را بر تن دارد، و ذوالفقار را حمايل کرده، و صورتش چون قرص ماه در شب چهارده مي درخشد، و از ميان دندانهاي ثنايايش نوري چون برق، ساطع مي شود، و بر سر مبارکش تاجي از نور قرار دارد». [7] .

5 ـ امام باقر (عليه السلام) در حديثي راجع به عصاي حضرت موسي (عليه السلام) مي فرمايد:

«عصاي موسي نخست در دست آدم بود؛ سپس به دست شعيب پيغمبر رسيد و سرانجام به دست موسي بن عمران؛ و هم اکنون در دست ماست. و آن، هم اکنون در دست من سبز است همانند روزي که از درخت بريده شد. با اين عصا هر وقت سخن گوييم سخن مي گويد. اين عصا براي قائم ما آماده شده که همچون موسي بن عمران آن را به کار مي برد. اين عصا اهل باطل را مي ترساند و هر چه بيندازند مي بلعد، و آنچه ـ حجّت خدا ـ فرمان دهد اطاعت مي کند...» [8] .

6 ـ پيشواي پنجم شيعيان در حديث ديگري مي فرمايد:

«حضرت قائم (عليه السلام) با پرچم رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم)، انگشتر حضرت سليمان، سنگ موسي و عصاي او ظاهر خواهد شد». [9] .

7 ـ و در رابطه با نام مبارک مهدي (عليه السلام) مي فرمايد:

«به او «مهدي» گفته مي شود؛ زيرا به امر پنهان، هدايت شده و بدان آگاه شده است. او تورات و انجيل و ساير کتابهاي آسماني را از غاري در انطاکيه (شهري در جنوب ترکيه) بيرون مي آورد، و در ميان يهوديان با تورات، و در ميان



[ صفحه 429]



مسيحيان با انجيل، و در ميان زبوريان با زبور، و در ميان مسلمانان با قرآن داوري مي کند». [10] .

8 ـ يعقوب سراج مي گويد که خدمت امام صادق (عليه السلام) عرضه داشتم: فرج شيعيان شما چه وقت است؟ فرمود:

«... فرج ما هنگامي است که حضرت صاحب الامر (عليه السلام) با ميراثهاي پيامبر اکرم از مدينه خارج شده، رهسپار مکه معظّمه گردد.

پرسيدم: ميراث پيامبر اکرم چيست؟ فرمود:

شمشير، زره، عمامه، بُرد، تازيانه، پرچم، سپر و زين آن حضرت است. چون وارد مکّه شود، شمشير را از غلافش بيرون مي آورد؛ زره، بُرد و عمامه را مي پوشد؛ پرچم را بر افراشته، تازيانه را به دست مي گيرد و از خداي تبارک و تعالي اذن ظهور مي طلبد». [11] .

آري! مهدي (عليه السلام) با ميراثهاي گرانبهاي پيامبران مي آيد، و به وسيله آنها با تمام اقوام و ملل مختلف دنيا و مسلمانان اتمام حجّت مي کند، و راه عذري براي هيچ يک از اهل اديان باقي نمي گذارد تا اين که همگي به اسلام مي گروند، و در روي زمين هيچ نقطه اي باقي نمي ماند جز اين که در آن، به يکتايي خدا و پيامبري رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) گواهي داده مي شود.


پاورقي

[1] جهان بعد از ظهور، ص 55.

[2] قفيز واحد وزن، و معادل 90 رطل عراقي است.

[3] الزام الناصب، ج 2، ص 299؛ عقد الدرر، ص 197.

[4] الملاحم و الفتن، ص 150 باب 154.

[5] روزگار رهايي، ج 1، ص 520.

[6] اصول کافي، ج 1، ص 231، ح 4.

[7] الزام الناصب، ج 2، ص 230.

[8] اصول کافي، ج 1، ص 231، ح 1. اوصاف عصاي موسي را در مجمع البحرين، ج 2، ص 6 ماده «ارب» بخوانيد.

[9] غيبت نعماني، ص 238، ح 28.

[10] غيبت نعماني، ص 237، ح 26.

[11] بحار الانوار، ج 52، ص 301، ح 66 ؛ کافي ج 8، ص 224، ح 285.