بازگشت

جهان پيش از ظهور


نگاهي تند و گذرا به تاريخ تمدّن کنوني، اين حقيقت را به خوبي روشن و مسلّم مي سازد که بشر امروز نه تنها با پيشرفت سريع و روز افزون علم و دانش، خود را خوشبخت و کامياب نمي بيند؛ بلکه بر عکس، با تمام وجود درماندگي و سرخوردگي و سرگرداني خود را درک مي کند، و خود را بي پناه مي بيند، و بر زندگي ماشيني و تمدّن صنعتي لعنت مي فرستد؛ چرا که همه گرفتاريها، نگرانيها، درگيريها و ستم ها را معلول همين تمدّن صنعتي و زندگي ماشيني مي داند.

راستي مگر نه اين است که بسياري از مشکلات اجتماعي کنوني زاييده همين تمدّن صنعتي و زندگي ماشيني است؟ مگر نه اين است که پايه هاي کاخهاي پوشالي زور مداران بر اساس توسّل به همين اختراعات استوار گشته، و آنها هر روز کاخهايي بلندتر، بنا مي کنند تا انسان را از خود و خدا بيگانه سازند و ثروت و ذخاير ملّتها را به يغما ببرند؟ مگر نه اين است که ريشه همه قتل و غارتها، تخريب شهرها و روستاها، در به در نمودن انسانها و آواره ساختن هزاران هزار انسان بي پناه از زن و مرد و کودک، پير و جوان، همه و همه بر اثر پيشرفت سريع همين صنعت و تکنيک و تکنولوژي جديد است که آرامش و آسايش و امنيّت را از همه مردم جهان سلب نموده، و مي رود تا آتش جنگ جهاني سوّم را عليه بشر بر افروخته و جهانيان را در کام زوال و نابودي کامل قرار دهد؟

مگر نه اين است که در تمدّن کنوني، ترس و وحشت، دلهره و اضطراب، تنگي و حيرت در همه جا دامن گسترده، و همگان از مسابقات تسليحاتي و رقابت خطرناک قدرتهاي جهاني انگشت حيرت به دندان گرفته اند که مبادا با جرقه کوچکي آتش جنگ جهاني سوّم روشن شده و بشريّت را در کام خود فرو ببرد؟

امروزه، براي همه حتّي سردمداران سياست و زمامداران بزرگ جهان، روشن



[ صفحه 388]



گرديده که موج عظيمي از فساد اخلاق، گسترش جرايم و جنايات، قانون شکني و تجاوز از مرز مقررات، در سراسر دنيا پديد آمده، و يک نوع دلهره و نگراني عمومي را به وجود آورده است. امروزه، براي همه مردمان جهان از عالي و داني روشن شده است که ظلم و فساد و تباهي، تعدّي و تجاوز، جنايت و خيانت، نابساماني و بيدادگري، قتل و کشتار، جنگهاي طولاني و خسته کننده، سراسر عالم را فرا گرفته، و جهانيان را، حتّي از اصلاحات عادي و معمولي خسته و نااميد ساخته، و از دست مجامع بين المللي نيز کاري ساخته نيست.

امروزه براي همه ثابت شده است که:

«عليرغم تبليغات فريبنده اي که در زمينه حلّ مسايل و مشکلات جهاني صورت مي گيرد، وضع آشفته و پر تشنّج کنوني وحشت انگيز و نگران کننده است. با وجود تلاشهاي مجامع بين المللي و کنفرانسهاي طولاني و خسته کننده، هنوز بسياري از مسايل بين المللي منظمي، مانند: تأمين صلح پايدار، خلع سلاح عمومي، زندگي مسالمت آميز، منع گسترش سلاح هاي اتمي، عدم مداخله در اُمور داخلي کشورها، امثال اينها حلّ نشده است. صف بندي و رقابت خطرناک قدرتهاي بزرگ جهان، مسابقه تسليحاتي و جنگهاي سردر گم، در چهار گوشه جهان ادامه دارد.

بر اثر استعمار و اقتصاد استعماري، روز به روز بر شکاف و فاصله طبقاتي ميان ملل ثروتمند و فقير افزوده مي شود. آمار جرايم و جنايات به طور سر سام آوري بالا رفته و دستگاه هاي انتظامي و پليسي را با دردسر و مشکل بزرگي رو به رو ساخته است. فقدان اخلاق و معنويّت، ضعف و تزلزل مباني ايمان و عقيده، موجب بروز انواع مفاسد اخلاقي و دشواريهاي اجتماعي شده است». [1] .

آري! اين است اوضاع جهان کنوني، و اين است دستاوردهاي تمدّن صنعتي، و حقيقت و واقعيّت عصر مشعشع طلايي! اينک براي روشن شدن مطلب، پيرامون دست آوردهاي تمدّن صنعتي و عوارض شوم آن با کمي تفصيل سخن مي گوييم.



[ صفحه 389]




پاورقي

[1] نور مهدي (عليه السلام)، ص 113.