بازگشت

تأمين رفاه همگاني و آباد ساختن جهان


در فراز ديگري از بشارت هاي کتاب اشعياي نبي آمده که در آن زمان، بساط ظلم و ستم برچيده خواهد شد، و عدالت گسترش خواهد يافت، و فقر اقتصادي از ميان خواهد رفت و نيازمنديهاي مادي و معنوي مردم تأمين خواهد گرديد، و همگان به اخلاق حميده اسلامي آراسته خواهند شد، و پرده هاي ظلمت و تاريکي به کنار خواهد رفت، و مردمان در ناز و نعمت زندگي خواهند کرد:

«برگزيدگان من، از عمل دستهاي خود تمتّع خواهند برد، زحمت بيجا نخواهند کشيد، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زاييد؛ زيرا که اولاد برکت يافتگان خداوند هستند و ذريّت ايشان با ايشان اند. و قبل از آن که بخوانند من جواب خواهم داد، و پيش از آن که سخن گويند من خواهم شنيد. گرگ و برّه با هم خواهند چريد، و شير مثل گاو کاه خواهد خورد، و خوراک مار خاک خواهد بود، خداوند مي گويد که در تمامي کوه مقدّس من، ضرر نخواهند رسانيد و فساد نخواهند کرد». [1] .

در اين بشارت نيز از ظهور شخصيّت عظيم و بي نظيري خبر مي دهد که در زمان حکومت حقّه او، همه تنگيها و سختيها بر طرف شده و در پرتو اجراي احکام خدا و پياده شدن حقّ و عدل و قانون، آسمان و زمين، آفرينش نويني يافته که از آسمان جز خير و برکت، و از زمين جز نعمت و منفعت ديده نشود، و مردمان همگي در رفاه و آسايش و راحتّي زندگي خواهند کرد و فشارها و ناکاميها و ستمهاي دوران گذشته را به ياد نخواهند آورد.

بنابراين، جاي هيچ گونه شکّ و ترديدي نخواهد بود که آن شخصيّت عظيم و بي مانند که يکي از برنامه هاي الهي او تأمين رفاه همگاني و آباد ساختن جهان انساني است، همان مهدي موعود (عليه السلام) خواهد بود که خداوند به برکت وجود او همه جمعيّت روي



[ صفحه 321]



زمين را از آن همه رفاه و نعمت و خوشي برخوردار خواهد ساخت.

در اين زمينه روايات بسيار زيادي از وجود مقدّس رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) و ساير پيشوايان معصوم (عليهم السلام) رسيده است که ما در اين جا به ذکر حديثي چند بسنده مي نماييم.

1 ـ پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايد:

«تَنعَمُ اُمَّتِي في زَمَنِ المهدي نِعْمَةً لَمْ يَتَنْعَّمُوا مِثلَها قَطُّ، يُرْسِلُ السَّماء عَلَيْهِم مِدراراً، وَ لا تَدَعُ الاْرْضُ شَيْئاً مِنْ نَباتِها إلاّ أخْرَجَتْهُ، وَ المالُ يَومَئِذ کُدُوس، يَقُومُ الرَّجُلُ يقُولْ: يا مَهْدِي! أعْطِني، فَيَقُولُ: خذ». [2] .

«اُمّت من در زمان حضرت مهدي (عليه السلام) آنچنان از نمعت الهي بهره مند مي شوند که هرگز نظير آن ديده نشده است. آسمان باران رحمتش را سيل آسا بر آنها فرو مي ريزد، زمين چيزي از گياهانش را باقي نمي گذارد جز اين که آن را مي روياند. در آن روز ثروت بر روي هم انباشته مي شود، هر کسي که بيايد و بگويد: اي مهدي! به من عطا کن، مي فرمايد: بگير».

2 ـ رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) در ضمن حديث ديگري مي فرمايد:

«ساکنان آسمان و زمين از او راضي و خشنود مي شوند، مال را به طور مساوي بين آنها تقسيم مي کند، قلوب اُمّت محمّد (صلي الله عليه وآله وسلم) را پر از بي نيازي مي نمايد، و عدالتش همگان را فرا مي گيرد». [3] .

3 ـ امير مؤمنان علي (عليه السلام) در ضمن خطبه مفصّلي که از آرامش و آسايش انسانها در آن روزگار پر از خير و برکت سخن گفته در تفسير آيه شريفه: (ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الکَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوال وَبَنِينَ وَجَعَلْناکُمْ أَکَثَرَ نَفِيراً) [4] مي فرمايد:

«سوگند به خداوندي که دانه را شکافت و انسان را آفريد! در آن زمان،



[ صفحه 322]



همگي در اوج قدرت و نعمت زندگي مي کنند و از دنيا نمي روند جز اين که يک هزار پسر براي آنها متولّد مي شود، و همگي به دور از هرگونه بدعت و انحراف زندگي مي کنند، به کتاب خدا عمل مي کنند و از سنّت رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) پيروي مي نمايند، و همه خطرات و نگرانيها از آنها دور مي شود». [5] .

4 ـ حسن بن محبوب از عمرو بن شمر و او از جابر روايت کرده است که گفت:

مردي خدمت امام باقر (عليه السلام) شرفياب شد و عرض کرد: خداوند شما را به سلامت بدارد! اين پانصد درهم را از من بگير که زکات مال من است.

امام باقر (عليه السلام) به او فرمود:

«نزد خودت باشد و به همسايه هاي مسلمان و درماندگان از برادران مؤمنت بده. آنگاه فرمود:

«إذا قام قائِمُ أهْلِ الْبَيْتِ، قَسَّمَ بالسَّوِيَّه، وَعَدَلَ في الرّعيّةِ، فَمَنْ أطاعَهُ فَقَدْ أطاعَ الله، و من عَصاه فَقَدْ عَصَي الله».

«هنگامي که قائم اهل بيت قيام کند، مال را به طور مساوي تقسيم مي کند، و در ميان رعيت به عدالت رفتار مي نمايد، پس هر کس که از او فرمان برداري کند از خدا فرمان برداري کرده و هر کس که او را نافرماني کند خدا را نافرماني کرده است».

و همانا مهدي را «مهدي» ناميده اند به خاطر اين که او مردمان را به يک امر پوشيده و پنهاني راهنمايي مي کند، و «تورات» و ديگر کتب آسماني را از غاري که در «انطاکيه» [6] است بيرون مي آورد و در ميان اهل تورات با تورات، و در ميان اهل انجيل با انجيل و در ميان اهل زبور با زبور، و در ميان اهل قرآن با قرآن حکم مي کند، و تمام ثروت دنيا از درون و بيرون زمين در دست او قرار مي گيرد.

آنگاه اهل عالم را فرا مي خواند و به آنها مي فرمايد: بياييد اين همان چيزي



[ صفحه 323]



است که شما به خاطر آن از خويشاوندان خود مي بريديد، و در راه آن خون همديگر را مي ريختيد، و حرمت احکام الهي را مي شکستيد، و آنچه را که خداي تعالي حرام کرده بود، مرتکب مي شديد.

پس آن قدر ثروت به آنها عطا مي کند که در دنيا سابقه نداشته، و هيچ کس پيش از او چنين ثروتي نبخشيده است، و زمين را پر از عدل و داد و روشنايي مي کند چنان که پر از ظلم و جور و شرّ شده بود». [7] .

البته ناگفته نماند که منظور از اين که حضرت مهدي (عليه السلام) در بين اهل کتاب، با تورات و انجيل و زبور حکم مي کند، اين نيست که بر اساس قوانين اين کتابها با اهل آنها داوري مي کند؛ زيرا ترديدي نيست که آن حضرت پيرو دين اسلام و شريعت پاک محمّدي (صلي الله عليه وآله وسلم) و مأمور به اجراي احکام و حدود الهي و احياي سنّت نبوي و قرآن کريم است، و تورات و انجيل و زبور فعلي هم خود گواهي مي دهند که شريعت نبوي پايان دهنده همه اديان و شرايع آسماني است.

بنابر اين، معناي حکم کردن آن حضرت بين اهل کتاب با تورات و انجيل و زبور اين است که حضرتش به وسيله آن کتابها که از جاهاي مخفي بيرون مي آورد و اين خود يکي از معجزات امام به شمار مي رود، بر اساس اخباري که در آن کتابها در رابطه با شريعت پاک محمّدي (صلي الله عليه وآله وسلم) و خاتميّت پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) و ظهور مبارک حضرتش آمده است، با آنها احتجاج مي کند، و آنان را با دليل و برهان محکوم مي سازد. و از اين رو، تعداد بسياري از آنها اسلام را مي پذيرند و ايمان مي آورند و به حضرتش مي گروند.

البته اين در صورتي است که منظور از «حکم»، استدلال و احتجاج باشد. و امّا اگر مقصود از آن حکم و فرمان الهي باشد ـ چنان که در تورات و انجيل فعلي آمده است ـ معناي ديگري پيدا مي کند که در بشارات بعدي به آن اشاره شده، و آن اين که ممکن است منظور از آن، قلع و قمع يهود و محاکمه آنها به هنگام نزول حضرت عيسي (عليهما السلام) و ورود به بيت المقدس و داوري عيسي و مهدي (عليهما السلام) در باره آنان باشد، چنان که در روايات اسلامي به وضوح در اين باره سخن رفته است.



[ صفحه 324]



به هر حال، ما در اين مورد در جاي خود به تفصيل سخن گفته ايم، و در بشارات ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) درانجيل نيزبه اين معنا اشاره خواهيم کرد. اينک به اصل مطلب باز مي گرديم و به روايات ديگري که در زمينه تأمين رفاه همگاني و آبادي جهان در دوران سلطنت حقّه حضرت مهدي (عليه السلام) ازپيشوايان معصوم (عليهم السلام) رسيده است،مي پردازيم.

5 ـ عبدالله ابن بکير از حمران ـ ابن اعين ـ و او از حضرت امام باقر (عليه السلام) در حديثي نقل کرده است که فرمود:

«گويي با چشم خود مي بينم که اين آيين شما (دين اسلام) هر روز کنار گذاشته مي شود و به دنبال خونخواهي مي گردد، آنگاه کسي آن را باز نمي گرداند به جز مردي از خاندان ما، که او هر سال دو بار به شما بخشش مي کند و هر ماه دو بار به شما ماهيانه مي دهد...» [8] .

6 ـ در روايت ديگري محمّد بن مسلم ثقفي گويد: از حضرت امام باقر (عليه السلام) شنيدم که مي فرمود:

«قائم ما به وسيله ترس در دل دشمنان ياري مي شود، و با تأييد الهي پيروز مي گردد، زمين براي او در هم پيچيده مي شود، گنجهاي نهفته براي او آشکار مي گردد، سلطنت او به شرق و غرب جهان مي رسد، خداوند به وسيله او دين خود را بر همه اديان پيروز مي گرداند، اگر چه مشرکان دوست نداشته باشند و هيچ خرابه اي در روي زمين باقي نمي ماند جز اين که آباد مي شود». [9] .

از اين روايت استفاده مي شود که در دوران حکومت آن پيشواي دادگستر، زمينه ستم از ريشه مي خشکد، و ديگر ستمگر و ستمکاري باقي نمي ماند، و جهان در پرتو عدالت واقعي آن مصلح الهي آباد و



[ صفحه 325]



آزاد مي گردد.

زيرا اين همه خرابي که در جهان ديده مي شود همه و همه در اثر بي عدالتي ها، ظلمها، زورگويي ها، استعمارگري ها و جنايتهاي جنايتکاران حرفه اي است، و اگر زمامداران خودسر و قدرت طلب بر رعيّت خود و مردم کشورها ستم نکنند جهان آباد و آزاد مي گردد و يکسره نور و سرور و شادماني و گلستان مي شود، و ديگر اثري از خرابه ها، ويرانه ها و بيغوله ها ديده نمي شود، اما چه مي توان کرد که متأسّفانه زر و زور و تزوير در دست ابر جنايتکاران قرار گرفته، و هر چه مي خواهند انجام مي دهند، و مردم جرأت نفس کشيدن ندارند.

آري! آبادي و آزادي، دو کلمه مقدّسي است که در طول تاريخ بيش از ديگر واژه ها مورد سوء استفاده قرار گرفته، و هر ستمگر و ستم پيشه اي به نام استقرار آزادي و آبادي زمام اُمور را به دست گرفته و حکومت را قبضه کرده است، ولي وقتي آن مصلح بزرگ الهي آمد و زمام اُمور را به دست با کفايت خويش گرفت واقعاً آزادي و آبادي را تحقّق خواهد بخشيد، و جهان را به نور پروردگار روشن خواهد ساخت، چنان که در دهها حديث نمونه هايي از اين اقدامات اصلاحي بيان شده، و از آن جمله از امام باقر (عليه السلام) روايت شده است که در ضمن يک حديث طولاني فرمود:

«وَوَسَّعَ الطريق الاْعْظَم، وکَسَرَ کُلَّ جَناح خارِج فِي الطَّرِيق، وَأبطَلَ الکَنَفَ وَالمَيازِيب إلَي الطُّرُقاتِ، وَلا يَتْرُک بِدعَةً إلاّ أزالَها، وَ لاسُنَّةً إلاّ أقامَها». [10] .

«راه هاي اصلي را توسعه مي دهد، بالکن هايي که به داخل راهها آمده از بين مي برد، ناودانهايي را که به کوچه ها مي ريزد برمي دارد، هيچ بدعتي نمي ماند مگر اين که آن را از بين مي برد، و هيچ سنّت نيکي نمي ماند جز اين که آن را بر پا مي دارد». [11] .

7 ـ محمّد بن سنان از عبد الله بن يحياي کاهلي از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده است که فرمود:

«تَواصَلُوا وَتبارُّوا وَتراحموا، قَوَالّذي فَلَقَ الحبَّةَ وبَرَءَ النَّسَمَةَ، لَيَأتِيَّنَ عَلَيْکُمْ وَقْتٌ لا يِجِدُ أحَدُکُمْ لِدِينارِهِ وَدِرْهَمِهِ موضِعاً». [12] .

«صله رحم به جاي آوريد و با همديگر نيکي و مهرباني کنيد که سوگند به



[ صفحه 326]



خدايي که دانه را شکافت و انسان را آفريد، روزي فرا خواهد رسيد که يک نفر از شما نتواند محلّي را پيدا کند که دينار يا درهمي از مال خودش را در آنجا به مصرف برساند».

يعني در زمان ظهور امام قائم (عليه السلام) محلّي يافت نمي شود که انسان پول خود را به مصرف فقرا و ضعفا برساند، زيرا همه مردم از فضل خدا و وليّ خدا بي نياز مي شوند».

و در حديث ديگري آمده است که فرمود:

«هنگامي که حضرت قائم (عليه السلام) قيام کند به عدالت رفتار خواهد نمود... و به حکم حضرت داوود و حضرت محمّد (صلي الله عليه وآله وسلم) در بين مردم داوري خواهد کرد، در آن هنگام زمين گنجينه هاي خود را آشکار خواهد ساخت و برکات خود را بيرون خواهد فرستاد، در آن زمان انسان براي صدقات و مبرّات خود جايي پيدا نمي کند؛ زيرا بي نيازي همه مؤمنان را فرا مي گيرد». [13] .

از مجموع اين احاديث استفاده مي شود که در روزگار شکوهمند حضرت مهدي (عليه السلام) همگان از نعمتهاي بيکران الهي بر خوردار مي شوند، و حق هر صاحب حقي به او مي رسد، و ديگر جايي براي حسد، کينه و دشمني باقي نمي ماند و علاوه بر اين که مردم بي نياز مي شوند دلهاي آنها نيز بي نياز مي شود، و دلهايشان مالامال از خوي آقايي و بزرگواري مي گردد، و سرانجام امنيّت و آرامش در تمام پهنه گيتي گسترده مي شود، و جهاني آباد و آزاد به وجود مي آيد، و مردمان همگي در پرتو عدالت بي مانند آن عدالت گستر واقعي در رفاه و آسايش کامل زندگي مي کنند، و رحمت بي پايان حضرت احديّت در عهد آن ولي الله الاعظم شامل همه موجودات عالم مي شود، و همه جانداران از نعمت بي منتهاي الهي بهره مند مي گردند، و بدين گونه آزادي ها تأمين و کسي مزاحم ديگري نخواهد بود و حتّي درّندگان، جوندگان و خزندگان نيز به همديگر اذيت و آزار نخواهند رسانيد.



[ صفحه 327]




پاورقي

[1] کتاب مقدّس، کتاب اشعياي نبي، ص 1090، باب 65، بندهاي 23 ـ 25.

[2] الفتن، نعيم بن حمّاد، ص 253، ح 992، عقد الدرر، باب 7، ص 195 ؛ الملاحم و الفتن، باب 153، قسمت ابن حماد، ص 149.

[3] کنز العمّال، ج 14، ص 261 ؛ مسند احمد، ج 3، ص 427 ؛ الملاحم و الفتن، باب 25، قسمت فتن زکريّا، ص 323 ؛ الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 58.

[4] سوره اسراء (بني اسرائيل)، آيه 6. «سپس شما را بر عليه آنها غالب مي گردانيم و به وسيله اموال و فرزندانتان شما را ياري مي کنيم و شما را از حيث نفرات افزون تر (از دشمن) قرار خواهيم داد».

[5] بحار الانوار، ج 51، ص 57، ح 48 ؛ تفسير عياشي، ج 2، ص 282 ؛ تفسير برهان، ج 2، ص 408 ؛ تفسير نور الثقلين، ج 3، ص 139.

[6] انطاکيه: شهر معروفي است در جنوب ترکيه.

[7] غيبت نعماني، باب 13، ح 26، ص 342.

[8] غيبت نعماني،، ص 239 ؛ بشارة الاسلام، باب 3، ص 283 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 352، ح 106.

[9] اعلام الوري، ص 463 و در يک چاپ ديگر، ص 433 ؛ منتخب الاثر، فصل 2، ب 35، ص 292 ؛ بشارة الاسلام، ص 117.

[10] ارشاد مفيد، ج 2، ص 385 ؛ بشارة الاسلام، ص 300، به نقل از کتاب غيبت شيخ طوسي، ص 283 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 339، ح 84.

[11] ارشاد مفيد، ص 365 ـ بشارة الاسلام، ص 258 ـ غيبت شيخ طوسي، ص 283 ـ بحار الانوار، ج 52، ص 339، ح 84.

[12] غيبت نعماني، ص 150، باب 10، ح 8.

[13] ارشاد مفيد، ج 2، ص 384 ؛ اعلام الوري، ج 2، ص 290 ؛ منتخب الاثر، فصل 2، باب 43، ص؟ بحار الانوار، ج 52، ص 338 و 339.