بازگشت

بشارت ظهور حضرت بقية اللّه در کتاب وشن جوک


در کتاب «جوک» که رهبر جوکيان هندو است و او را پيامبر مي دانند، در باره بشارت ظهور حضرت «بقية الله» (عليه السلام) و رجعت گروهي از اموات در دوران حکومت عدالت گستر آن حضرت، چنين آمده است:

«آخر دنيا به کسي برگردد که خدا را دوست مي دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «خجسته» و «فرخنده» باشد. خلق را، که در دين ها اختراع کرده و حق خدا و پيامبر را پايمال کرده اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند، و عالم را نو گرداند، و هر بدي را سزادهد، و يک «کرور» دولت او باشد که عبارت از چهار هزار سال است، خود او و اقوامش پادشاهي کنند». [1] .

دو کلمه «فرخنده» و «خجسته» در عربي به (محمّد و محمود) ترجمه مي شود و اين هر دو اسم، نام مبارک حضرت مهدي (عليه السلام) مي باشد، و شايد هم اشاره به «محمّد» و «احمد» باشد؛ زيرا در روايات اسلامي وارد شده است که حضرت مهدي (عليه السلام) دو نام دارد، يکي مخفي و ديگري ظاهر است، نامي که مخفي است «احمد» و آن که ظاهر است «محمّد» مي باشد.



[ صفحه 296]



در اين زمينه، در حديثي از اميرمؤمنان علي (عليه السلام) روايت شده است که بر فراز منبر فرمود:

«مردي از دودمان من در آخر الزمان ظهور مي کند که رنگش سفيد مايل به سرخي ـ گندم گون ـ و شکمش کمي چاق و بر آمده؛ رانهايش پهن، استخوان شانه هايش درشت، و در پشت وي دو خال است: يکي به رنگ پوست بدنش و ديگري شبيه خال پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) است. و نيز دو نام دارد: يکي مخفي و ديگري ظاهر، نامي که مخفي است «احمد» و آن که ظاهر است «محمّد» مي باشد. چون پرچم خود را به اهتزاز در آورد، شرق و غرب جهان را روشن سازد و دست بر سر مردم گذارد، پس دل مؤمنان از آهن قوي تر گردد، خداوند، نيروي چهل مرد به آنان عطا فرمايد، مرده اي نيست که (با ظهور او) شادي به دل و قبرش راه نيابد، ارواح آنها در قبور به ديدار يکديگر مي روند و قيام حضرت قائم (عليه السلام) را به همديگر مژده مي دهند». [2] .

اما تعيين مدّت دولت مهدي (عليه السلام) و همچنين تفسير «کرور» به چهار هزار سال با روايات اسلامي و اصطلاحات رياضي توافق ندارد؛ زيرا در روايات اسلامي در مورد مدت حکومت حقّه به اختلاف سخن رفته و به طور قطع مدّت حکومت آن حضرت مشخص نيست، و کرور نيز طبق اصطلاحات رياضي در زمان گذشته عبارت از پانصد هزار است که با تفسير مذکور موافقت ندارد.


پاورقي

[1] بشارات عهدين، ص 272 ـ علائم الظهور کرماني، ص 18.

[2] بحار الانوار، ج 51، ص 35، ح 4.