بازگشت

حديث 02


نعيم بن حماد در کتاب «فتن» حديثي را در مورد خروج پرچم هاي سياه از مشرق از رسول خدا صلي الله عليه و اله چنين آورده است:

«عن الزهري قال: قال رسول الله صلي الله عليه و اله تقبل الرايات السود من المشرق،



[ صفحه 191]



تقودهم رجال کالبخت المجللة أصحاب شعور، أنسابهم القري و أسماءهم الکني يفتحون مدينة دمشق، ترفع عنهم الرحمة ثلاث ساعات. [1] .

زهري روايت کرده است که پيغمبر گرامي اسلام فرمود: پرچم هاي سياه از مشرق زمين فرامي رسند و مرداني قوي و نيرومند و ريش دار که نسبهايشان شهريشان و کنيه نامهايشان است [2] اين پرچمها را رهبري نموده و به جلو مي رانند. آنان شهر «دمشق» را مي گشايند و به مدت سه ساعت شفقت و رحمت از دلهايشان برداشته مي شود.

آنچه در اين حديث شريف آمده همه و همه صفات و خصوصيات ايرانيان است، زيرا بطوريکه مي دانيم اين ايرانيانند که به شهرهاي خود منتسب مي گردند و هنگامي که مي خواهند نام کسي را ببرند او را به شهرش نسبت مي دهند و مي گويند: تهراني، قمي، خراساني، شيرازي، گلپايگاني و امثال اينها و اين ايرانيانند که از شدت عشق و علاقه اي که به خاندان رسالت و وابستگان آنها دارند، فرزندان خود را به نامهائي چون ابوطالب، ابوالحسن، ابوعلي، ابوالفضل و نظائر اينها نامگذاري مي کنند، و اين ايرانيانند که يکي از ويژگيهاي ديرين آنان، صفت نيک ريش داشتن است.

اما اينکه رسول خدا صلي الله عليه و اله فرموده است (بمدت سه ساعت شفقت و رحمت از دلهايشان برداشته مي شود، نويسنده اين سطور، نمي داند به چه منظوري است آيا بخاطر غوطه ورشدن در جنگ و از پاي درآوردن دشمن و بيرون راندن آنها از شهرهايشان است که بحکم وظيفه ي اسلامي و جهاد در راه خدا و دفاع از نواميس مسلمين و احقاق حقوق حقه خود. اينگونه دلاورانه مي جنگند و از کشتن و نابود ساختن باکي ندارند، يا اينکه به جهت صدور فرمان از مقامات بالاتر است، و يا اينکه در موقع ظهور و هنگام فتح دمشق است که بفرماندهي ولايت امر، يعني حضرت



[ صفحه 192]



صاحب الزمان - عجل الله تعالي فرجه - اين دستور صادر مي شود!!!

و اما اينکه حضرت فرموده است (صاحبان پرچم هاي سياه شهر دمشق را فتح مي کنند) اين در چه وقت، و کي و چه زماني و چگونه خواهد بود بخواست خداوند اگر زنده مانديم خواهيم ديد: که چگونه فتح شهر دمشق با فرماندهي ولي خدا حضرت صاحب الامر عليه السلام و کمک ايرانيان و ديگر نيروهاي رزمنده ي عظيم اسلام (پس از آنکه اين شهر بدست سفياني و اتباع و يارانش سقوط کرده و او آنجا را مقر سلطنت و پايگاه حکومت ظالمانه ي خويش قرار داده است) صورت خواهد گرفت. [3] .


پاورقي

[1] فتن نعيم بن حماد خطي لوحه 85.

[2] معناي اين جمله که رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمود است (انسابهم القري و اسمائهم الکني) اين است: يعني چون بخواهند از کسي ياد کنند او را به شهرش نسبت مي دهند و مي گويند: تهراني و قمي و امثال اينها و کنيه نامهايشان است يعني اسمهائي نظير ابوطالب، ابوالحسن، ابوالفضل و نظائر اينها دارند و اين اسمها در نزد عرب معمول نيست بلکه عرب آنرا کنيه مي نامند و کسي که داراي پسري باشد مانند طالب و حسن او را ابوطالب و ابوالحسن مي گويند.

[3] در اين رابطه در آينده با تفصيل بيشتري سخن خواهيم گفت.