وحدت جهت مشرق با خراسان
در اين دو روايت هم نام مشرق، و هم نام خراسان ديده مي شود و رسول گرامي صلي الله عليه و اله با دو تعبير مختلف، آنهم از يک جا و يک مکان و يک سرزمين، از قيام اسلامي گروهي در آخرالزمان پيش از انقلاب جهاني مهدي موعود -عجل الله تعالي فرجه- خبر داده است.
ممکن است در بدو امر تصور شود که «مشرق» و «خراسان» دو جاي مختلف و دو سرزمين متفاوت است ولي با اندکي نظر و تأمل در ساير احاديث، اين معنا بخوبي روشن مي شود که هر دوي آنها يکي است و بين اين دو کلمه تفاوتي وجود ندارد.
توضيح آن اينکه: «مشرق» بر وزن مسجد- اسم مکان است و همانگونه که اهل لغت گفته اند: «مشرق» عبارت است از محل طلوع آفتاب، و آن طرفي که آفتاب از آنجا طلوع مي کند. [1] .
بنابراين با توجه به اينکه علاوه بر لفظ مشرق کلمه ي خراسان نيز در احاديث فراواني که در مورد زمينه سازان دولت مهدي عليه السلام آمده است و سرزمين خراسان، پيوسته جزء خاک ايران و از نقاط بسيار حساس و مرکزي اين مرز و بوم بشمار مي رفته، و در طرف شرقي کشور پهناور ايران واقع شده، و در زمانهاي گذشته منطقه اي آباد و آزاد و وسيع، و سرزمين گسترده اي بوده، و شهرت فوق العاده و بسزائي داشته، و همواره جزء مناطق مرکزي ايران بحساب مي آمده، و خود ايران هم از بلاد شرق، و خاورميانه و نسبت به عربستان و شامات و عراق، و برخي ديگر از سرزمينهاي عربي خاورميانه در جانب شرقي اين کشورها قرار گرفته، و اضافه ي بر همه ي اينها شخص رسول اکرم عليهماالسلام نيز در
[ صفحه 156]
عربستان و حجاز زندگي مي کرده است، معلوم مي شود که مقصود روايات هم از کلمه ي «مشرق» و هم از کلمه ي «خراسان»، کشور ايران است.
زيرا چنانچه هدف اينگونه روايات از کلمه ي (مشرق) کليه ي مناطق شرقي تا سرحد چين، مراد باشد در اين صورت تصريح برخي از روايات که مي گويد: حرکت پرچم هاي سياه از خراسان خواهد بود، بي معنا و بي فايده است و اگر هدف روايات، از کلمه ي (مشرق)، کشور اسلامي ايران باشد فقط در اينصورت با کلمه ي «خراسان» قابل جمع خواهد بود.
و بايد گفت مراد از «خراسان» نيز کشور ايران بوده است نه استان خراسان فعلي (چنانکه برخي تصور کرده اند که مراد از خراسان همين خراسان و شهر مقدس مشهد است، و عقيده دارند که قيام سيد حسني بايد از همين شهر مقدس باشد) و مي گويند که او حتما بايد از همين سرزمين خراسان فعلي با پرچم هاي سياه بيايد.
بنابراين، هر چند که ممکن است حرکت سپاه و لشکر و اعزام و نيرو و محل تجمع افراد و به اهتزاز درآمدن پرچم هاي سياه و همچنين تعداد قابل توجهي از افراد سپاه و ارتش و رؤساء کشور از همين منطقه ي خاص خراسان صورت پذيرد، ولي بطور مسلم، هدف روايات از ذکر نام «خراسان» عين خراسان فعلي و شهر مقدس مشهد نيست. و بگونه اي که در آينده، ثابت خواهيم نمود به حسب روايات، و تحقيق پژوهشگراني که از مدتها پيش، به دنبال شناخت سيد حسني و يا هاشمي خراساني بوده اند (قيام زمينه سازان دولت مهدي عليه السلام) از نفس خراسان نيست. و بهرحال حقيقت و واقعيت اين مطلب در هنگام نقل روايات مربوطه بخواست خدا واضحتر و روشنتر خواهد گشت.
اينک براي شناخت موقعيت جغرافيايي خراسان، و اينکه معلوم شود هدف روايات از «خراسان» کشور «ايران» است، لازم است نخست جغرافياي تاريخي ايران قديم را مورد بررسي قرار داده و سپس به گفتار پژوهشگران و صاحب نظراني که پيرامون منطقه ي جغرافيايي خراسان تحقيق کرده اند بپردازيم تا واقعيت گفته هاي پيشين بطور مستدل روشن شود.
[ صفحه 157]
پاورقي
[1] مفردات راغب، و لسان العرب، ماده «شرق» و فرهنگ عميد.